
نظام ناکارآمد جمهوری اسلامی
راهحل طرح
به نظر میرسد جامعه به این نتیجه رسیده است که جز اعتراض خیابانی و افشاگری بین المللی و ایجاد شرمساری از رابطه با رهبران نظام در میان سیاستمداران خارجی ، راه دیگری وجود ندارد. مسیری که جامعه امروز در آن سمت پیش میرود.
مشکلات
طی روزهای گذشته صداوسیمای جمهوری اسلامی سعی کرده تا با برگزاری مناظره بین افرادی که مدتها اجازه حضور در برابر دوربین را نداشتند، اینطور وانمود کند که صدای معترضان شنیده می شود.
این در حالی است که شعارهای مردم در خیابان بسیار رادیکالتر از اظهارات نیروهای سیاسی جمهوری اسلامی است.
به نظر میرسد مسئولان نظام همچنان قصد ندارند صدای مردم را منعکس کنند.
از ابتدای انقلاب تا امروز بارها اعتراضات گسترده خیابانی شکل گرفته است. این اعتراضات همچنان ادامه دارد و هر روز رادیکالتر از دیروز می شود. اما طی این سالها هیچ گاه صدای معترضان شنیده نشد و هیچ یک از مطالبات آنها پاسخ داده نشد. در واقع معترضان امروز و نسل جدید با نگاه به تجربه چهار دههای جمهوری اسلامی، یقین پیدا کرده که نمیتواند با اصلاح یا گفتگو به تغییر در حکومت امیدوار باشد و هیچ نمایندهای هم در حکومت ندارد. بنابراین هر وعدهای که مسئولان میدهند دیگر قابل قبول جامعه نیست و اساسا دیگر شنیده نمیشود.
ساختار سیاسی جمهوری اسلامی نشان داده که تملق و چاپلوسی را جایگزین نقد کرده است. در این شرایط که نظام نه منتقد درونی دارد و نه انتقاد بیرونی را گوش میکند، دیگر امیدی به بهبود شرایط نیست. بنابراین راه دیگری جز تغییرات بنیادی و روی کار آوردن نظامی پاسخگو و مدرن باقی نمانده است. نسل جدید به خوبی درک کرده است که نمیتوان با مدل جمهوری اسلامی در قرن ۲۱ ادامه داد و به ساخت و بهبود شرایط امید داشت.
به عبارت دیگر آن چیزی که امروز به اسم «براندازی» می شناسیم، نوعی گذار از حکومتی سنتی و ناکارآمد به دنیای مدرن است. دست کم معترضان امروز و افکار عمومی چنین خواستهای دارند.
حالا این سوال مطرح است که آیا میتوان امیدوار بود که به این نتیجه برسند و یا راه مسالمت آمیزی برای این تغییر وجود دارد؟
به نظر میرسد حکومت حاضر به عقبنشینی نیست و از این رو هیچ راه دیگری هم جز مقابله رو در رو با حکومت نیست.