
مقابله با نفرت پراکنی صداوسیما
راهحل طرح
یکی از راهکارهایی که باید برای مقابله با این عقب گرد فرهنگی استفاده کرد، تحریم صداوسیما و این قبیل موسسات است. همچنین تحریم کالاهایی که این نهادها تبلیغ میکنند از دیگر روشهای مقابله با تبلیغات ضدفرهنگی آنهاست.
مشکلات
مدتهاست که صداوسیمای جمهوری اسلامی به محلی برای نفرت پراکنی تبدیل شده است.
در آخرین مورد علی اکبر رائفیپور با حضور در صدا و سیما مدعی شد اعتراضات گسترده مردم علیه جمهوری اسلامی و رهبر آن ناشی از هیجانات جنسی است. او همچنین در بخشی دیگر از حرفهایش با همین استدلال حضور جوانان در عرصههای عمومی اجتماعی را توجیه کرد. موضوعی که با واکنش افکار عمومی مواجه شد.
در همین رابطه، آسیه باکری، دختر حمید باکری از فرماندهان جنگ ایران و عراق، در واکنش به حرف های علی اکبر رائفی پور گفت: «شما تقصیر ندارید که این حرفها را تو تلویزیون به اصطلاح ملی می زنید کسی نیست اونجا بلند شه بزنه تو دهنتون، تقصر ماست که زودتر از این نزدیم تو دهن یکی تون که انقدر وقیح شدین.»
طی سالهای گذشته موسسه مصاف که مدیریت آن به دست رائفیپور است در راستای آنچه که رهبر جمهوری اسلامی «جهاد تبیین» مینامد، در فضای مجازی به انتشار مطالب مختلف میپردازد. مطالبی که تقریبا هیچکدام از آنها پایه و اساس علمی ندارد و آمیخته با خرافات است. در واقع مصاف هم در کنار سایر سازمانهای تبلیغاتی جمهوری اسلامی نقش پروپاگاندا را بازی میکند.
اما همین موضوع در بسیاری موارد باعث توهین و رنجش اقشار مختلف مردم شده است.
بسیاری معتقدند بخش مهمی از اعتراضات اخیر ناشی از نفرتپراکنی سازمانهای تبلیغاتی نظیر مصاف، سراج یا... است. گروههایی که با بودجههای کلان در فضای مجازی محتوای ایدئولوژیک و عموما بیاعتبار تولید میکنند. اما آنچه که امروز میبینیم نفرت و خشم عمیقی است که همین گروههای مجازی ایجاد کردهاند.
زمانی که به ویدئوهای منتشر شده توسط جوانان 17 یا 18 ساله را میبینیم و خواسته آنها از حکومت را در مییابیم، مشخص میشود که چقدر این نسل از آن چیزی که جمهوری اسلامی از طریق این گروهها تبلیغ میکند فاصله دارد. نسل جدید متفکر، با دانش و امیدواز است. اما چیزی که گروههای مجازی وابسته به حکومت تبلیغ میکند گاهی آنقدر سخیف است که حتی قابل بحث هم نیست.
نمونه آن همین سخنان رائفیپور و یا سخنان حسن عباسی و توهین او به خانواده فوتبالیستها.
اینها نشان میدهد که چقدر جامعه ایران از آن چیزی که جمهوری اسلامی به لحاظ فرهنگی نمایندگی میکند فاصله گرفته است. بر اساس ویدئوهایی که این روزها جوانان در ایران منتشر می کنند، می توان گفت آنها انتظار دارند با ارزشهای مدرن زندگی کند، اما گروههایی که در فضای مجازی برای جمهوری اسلامی تبلیغ میکنند، از روند رشد جامعه عقب ماندهاند.
در این شرایط به نظر میرسد که دستان حکومت هم از ارائه الگویهای موفق خالی است و ناچار شده تا دست به دامان افرادی نظیر رئیس موسسه مصاف بشود.