
بحران کم آبی در اصفهان: اقدام جمعی مردم
- تاریخچه اعتراضات مردمی به خشکی زاینده رود:
1.5. در ابتدای انتقال آب (سال 79) مردم رضایت نسبی داشتند.
2.5. در سال 88 در بستر خشک رودخانه همایشی برگزار شد که در آن به بررسی علل خشکی زایندهرود پرداخته شد و پس از آن طوماری 5/1 کیلومتری برای ارسال به رییس جمهور وقت در اعتراض به خشکی زایندهرود ارسال شد.
3.5. در سال 91 کشاورزان شرق استان اصفهان، در حرکتی اعتراضی اقدام به شکستن لولههای انتقال آب به یزد کردند که به درگیری با نیروی انتظامی و مجروح شدن عده ای از کشاورزان انجامید .
4.5. در سال 96 تظاهرات کشاورزان شهر ورزنه مقابل بخشداری این شهر اتفاق افتاد.
در همان سال کشاورزان دوباره لولههای انتقال آب به یزد را شکستند و با نیروی انتظامی درگیر شدند.
کشاورزان در آبان 96 تراکتورهای خود را به نشانه اعتراض در ورودی شهر اصفهان مستقر کردند.
درهمان سال کشاورزان روی پل خواجو تظاهراتی در اعتراض به خشکی زاینده رود ترتیب دادند. اعتراض کشاورزان به نماز جمعه رسید و بر علیه رییس جمهورهای پیشین (سید محمد خاتمی و محمود احمدی نژاد ) و رئیس جمهور وقت (حسن روحانی) شعار میدادند.
در تاریخ 27 اسفند 96 غلامحسین محسنی اژه ای، سخنگوی قوهقضائیه از کشاورزان معترض اصفهانی خواسته بود که: "اجازه ندهند فرصتطلبان خود را در صف آنان قرار داده و حقشان را مخدوش کنند".[2]
5.5. در سال 97 هم کشاورزان در تاریخ 21 فروردین به همراه خانوادههایشان در اعتراض به تامین نشدن حقابه بهاره در خیابان های اصفهان راهپیمایی اعتراضی کردند و بر ضد دولت شعارهایی از جمله "نصر من الله و فتح قریب، مرگ بر این دولت مردم فریب" میدادند. کشاورزان در راهپیمایی بر روی بنرهایی نوشتهبودند "خواهان حقابه خود هستیم و تا پای جان ایستادهایم". در این میان، به گزارش خبرگزاری ایسنا، حسن کامران، نماینده مجلس از اصفهان، با انتقاد از عملکرد وزارت نیرو در موضوع کمبود آب در این منطقه گفت: "یک دهه است که حقابه کشاورزان اصفهانی به غارت رفته است". وی خطاب به وزارت نیرو گفت: "گفتید صندوق درست میکنیم، صندوقتان کو؟ چه خسارتی دادید"؟ این نماینده مجلس اشاره کرد که: "بانک حکم جلب کشاورزانی را میدهد که نمیتوانند وامشان را پرداخت کنند".[3]
در این سال کشاورزان قهدریجان در اعتراض به تامین نشدن حقابه پاییزه در مسجد تحصن کردند و "خائنان به وطن که مسبب خشکی زاینده رود بودند"، را نفرین کردند.
در همان سال کشاورزان اهل ورزنه در شرق استان اصفهان، اقدام به تخریب لولههای انتقال آب به وسیله لودر کردند و با نیروی انتظامی درگیر شدند. از دیگر در تیرماه اعتراضاتی شکل گرفت که به سرعت با سرکوب نیروهای امنیتی روبرو شد.
مسئولان در سال های اخیر وعدههای زیادی به کشاورزان در جهت حل مشکلاتشان دادند که اغلب عملی نشدند، عملگرایانه ترین واکنش مسئولان در آذرماه سال 97 اتفاق افتاد که 18 نماینده از مجمع نمایندگان اصفهان برای اعتراض به ردیف بودجه آب استعفا دادند و سپس استعفا را پس گرفتند! در همان سال کشت پاییزه کشاورزان با افزایش خروجی سد انجام شد.
7.5. در تیرماه سال جاری (1400) کشاورزان و دامداران در اعتراض به تامین نشدن حقابه و دریافت نکردن خسارت و همچنین گرانی نهاده های دامی، جلوی استانداری اصفهان، گاو آبستنی را سر بریدند و شیرهای خام را بر زمین ریختند.
بزرگترین اعتراضات کشاورزان به خشکی زاینده رود در تاریخ 17 آبان سال جاری (1400) آغاز و با استقبال مردم اصفهان روبرو شد. این بار مردم همراه با کشاورزان در اعتراض به خشکی بستر زاینده رود که آن را نمادی از هویت شهر خود می دانند، به خیابانها آمدند.
کشاورزان پس از راهپیمایی مسافتی، مقابل شرکت آب منطقه اصفهان و صدا و سیمای مرکز اصفهان تجمع کردند.
تعدادی از کشاورزان، در بستر خشک رودخانه چادر زدند و اعلام کردند تا رسیدن به خواستههایشان در چادرها میمانند. کشاورزان غرب و شرق اصفهان دو چادر بزرگ با رنگهای قرمز و آبی در بستر خشک زایندهرود برپا کردند تا نشان دهند کشاورزان از تمام نقاط اصفهان در این اعتراض عمومی شرکت دارند.
به گفته شاهدان عینی خانواده های بعضی از کشاورزان هم آنها را همراهی میکردند.
در جریان اعتراضات روز دوشنبه 24 آبان ۱۴۰۰ یکی از کشاورزان معترض در سخنانی از دزدی آب و بالا کشیدن حقابه کشاورزان اصفهان گفت و خطاب به حسن ساسانی، مدیرعامل شرکت آب منطقهای اصفهان گفت: "ساسانی آبمان را میگیریم. به هیچ عنوان کوتاه نمیآییم، خودت باید جواب بدهی ".
یکی دیگر از کشاورزان به وبسایت اقتصاد 24 گفت: "در حال حاضر یک هفته است اینجا تجمع کردهایم و شبانه روز در بستر خشک زایندهرود در سرما شبها را سپری میکنیم. آیا فریادرسی نیست "؟
این کشاورز افزود که "ما تنها 10 روز دیگر برای کشت گندم که تنها روزیمان است، فرصت داریم. اگر تا 10 روز دیگر آب ندهند تنها روزیمان را از دست میدهیم".
در تاریخ 27 آبان، کشاورزان معترض فراخوانی برای تجمع گسترده در اصفهان برای روز جمعه 28 آبان 1400 ساعت 9 صبح در پل خواجوی اصفهان داده و از مردم خواستند به آنان بپیوندند.
خبرگزاری ایرنا روز جمعه 28 آبان ضمن تایید تجمع گسترده مردم در جوار پل خواجو از دستور ویژه محمد مخبر، معاون اول ابراهیم رئیسی برای "رسیدگی فوری به حل مشکل آبریز زایندهرود در هر سه استان چهارمحال و بختیاری، اصفهان و یزد" خبر داد.
تصاویر و فیلمهای منتشر شده نشان میدهد هزاران نفر از مردم اصفهان مقابل پل خواجو که از پلهای تاریخی و مشهور اصفهان است، تجمع کرده و شعار میدهند: "زایندهرود رو پس بده، به اصفهان نفس بده".
همچنین با ریتم نوحهخوانی، مردم با شخص پشت بلندگو میخوانند: "ما اهل زندهرودیم، با آب زنده بودیم، خشکیدنت غم ماست، راضی به آن نبودیم".
در پی ادامه اعتراضات در 29 آبان، علی اکبر محرابیان، وزیر نیرو در دولت ابراهیم رئیسی، ابراز امیدواری کرد که "در ماههای آینده بتوانیم این کمبودها و مشکلات را جبران کنیم".
در تاریخ 1 آذر جمعی از آرایشگران اصفهانی به جمع کشاورزان متحصن در بستر خشک زایندهرود رفته و با کوتاه کردن موی سر و ریش کشاورزان، همراهی و همدلی خود را نشان دادند.
در تاریخ 4 آذر ویدیویی از سخنان یک زن حاضر در میان کشاورزان معترض اصفهان منتشر شد که نشان میدهد او خطاب به مقامهای حکومت از “تنفرقهافکنی میان مردم” انتقاد کرده و میگوید: "نمیتوانید میان مردم تفرقه بیندازید".
در شامگاه چهارشنبه ماموران با حمله به چادر کشاورزان متحصن و معترض در بستر زایندهرود، آنها را به آتش کشیدند. در پی این اتفاق علی اصفهانی، دادستان اصفهان، آتش زدن چادر کشاورزان معترض را به "اراذل و اوباش" نسبت داد و گفت: نیروی انتظامی برخی از آنها را دستگیر کرد. محمدرضا جاننثاری، معاون استاندار هم گفته بود اراذل و اوباش سعی میکنند فضا را به دست بگیرند.
ویدئویی که خبرگزاری ایران اینترنشنال در این تاریخ منتشر کرده نشان میدهد شامگاه چهارشنبه، یگان ویژه نیروی انتظامی همزمان با آتش زدن چادر کشاورزان متحصن در بستر زاینده رود، به سمت آنها یورش برده تا معترضان را پراکنده کند.
روز پنجشنبه 4 آذر ماه جو امنیتی شدیدی در اصفهان حاکم شده و ماموران نیروی انتظامی با موتور وخودروهای یگان ویژه به گشتزنی و استقرار در نقاط مرکزی اصفهان پرداختند.
همان شب بیانیه ای منتسب به کشاورزان در فضای مجازی دست به دست میشد که در آن کشاورزان از مردم اصفهان درخواست کرده بودند تا 9 صبح روز جمعه در حمایت از کشاورزان مقابل پل خواجو تجمع اعتراضی کنند، به فاصله کمی از انتشار بیانیه، صدا و سیمای اصفهان اقدام به پخش مصاحبه ای با دو تن از کشاورزان کرد، آنها بیانیه را جعلی خواندند و از مردم خواستند در خانه هایشان بمانند.
صبح روز جمعه ماموران خیابانهای منتهی به پل خواجو را بستند اما مردم پیاده خود را به پل رساندند، به گفته شاهدان عینی، جو به شدت امنیتی حاکم بود به حدی که تعداد ماموران در بستر خشک رودخانه بیشتر از تعداد مردم معترض بود. ماموران ابتدا با یورش به مردم، سعی در پراکنده کردن آنها داشتند اما بعد از مدتی با تفنگهای رنگپاش به سمت معترضان شلیک میکردند، برخی معتقدند این کار برای شناسایی و دستگیری معترضان انجام شد. با مقاومت مردم، سرکوب شکل تازه ای به خود گرفت، ماموران امنیتی اقدام به پرتاب گاز اشک آور در بین مردم معترض کردند. با بالا گرفتن درگیری شعارها رادیکال شد.
بعد از ظهر، بسیج هم وارد عمل شد و نیروهایش را در مقابله با اعتراض مردم به کف زایندهرود فرستاد، از طرفی نیروهای لباس شخصی هم وارد عمل شدند و دیگر رودررو، با گلوله های ساچمه ای مردم را هدف قرار دادند. فیلم های منتشر شده در فضای مجازی نشان میدهد که سرکوب معترضان، دهها مجروح به جا گذاشته خبرهای تایید نشده ای هم مبنی بر کشته شدن یک زن در جریان اعتراضات به گوش میرسد.
در این میان خبرگزاریهای ایران خبر دادند بین کشاورزان و مقامات استانی توافقنامهای به امضا رسیده و کشاورزان در بیانیهای اعلام کردهاند که با مشورت "شورای میرابها و آببران و صنف کشاورزی" یک مهلت 3 ماهه به مسئولان داده شده تا مطالبات 9 گانه آنها برآورده شود.
براساس یکی از بندهای این توافقنامه قرار است زمان بازگشایی و رهاسازی آب در زایندهرود از سوی نماینده صنف کشاورزی و سازمان جهاد کشاورزی "با رعایت خط قرمز آب شرب" مشخص شود.
همچنین در این بیانیه گفته شده مقامهای دولتی هر 15 روز باید گزارشی از اقدامات انجام شده را به کشاورزان ارائه دهند و در این مدت اگر خواسته های آنها عملی نشود "شورای میرابها و آببران" اقدامات مطالبه گری خود را به همراهی جامعه شهری دوباره شروع خواهند کرد.[4]
خبرگزاری تسنیم گزارش کرده که شب گذشته بین کشاورزان موافق و مخالف جمع کردن چادرها تنش به حدی بوده که دو نفر از کشاورزان حالشان نامساعد شده و به مراکز درمانی انتقال داده شدند.
آنچه در این توافق مسلم است همراه نبودن بخشی از کشاورزان با شوراهای مذکور و نارضایتی آنان از توافق حاصله است، از طرفی مردم اصفهان هم مطالبات مستقل خودشان را دارند که ازمهمترین آنها میتوان به جریان دائمی رودخانه زایندهرود و احیای تالاب بین المللی گاوخونی اشاره کرد.
ویدئوهایی در شبکه های اجتماعی منتشر شده که نشان میدهد شماری از کشاورزان اصفهانی با لودر خط لوله انتقال آب به یزد را شکسته و جریان انتقال آب به یزد را قطع میکنند. این چندمین بار در طی ماههای اخیر است که خبرتخریب این خط لوله در رسانههای ایران منتشر میشود.
میترا، خبرنگار داوطلب، امروز به جمع کشاورزان معترض رفته و از دلیل نارضایتی آنان پرسیده. او بعد از گفتگو با چند کشاورز، مشکلات آنان را چنین بیان میکند:
کشاورزان گفتند شرط انتقال آب زایندهرود به یزد باز شدن تونل سوم کوهرنگ و انتقال آب از چهارمحال و بختیاری به اصفهان بود اما حالا بعد از گذشت بیش از بیست سال از شروع انتقال آب به یزد هنوز خبری از بازگشایی تونل انتقال آب کوهرنگ نیست. آنها همچنین گفتند: برای خرید حقابه ناچار به فروش بخشی از دام و زمین زراعیشان شدند، اما حقابه با توجه به خشکی زاینده رود و باز نشدن کانال کوهرنگ، تامین نمی شود. کشاورزان در سالهای اخیر در نبود آب کافی، از آب چاه استفاده میکردند اما الان چاهها دیگر آب ندارند و همین عامل باعث اعتراض سراسری کشاورزان اصفهانی شده است. آنها میگویند یا دیگر به یزد آب نمیدهیم یا مسئولان کانالی را که سالها پیش وعدهاش را به ما دادند و حقابهاش را به ما فروختند افتتاح کنند.
- استاندارد دوگانه حاکمیت در برخورد با معترضان به کمآبی در اصفهان و استانهای دیگر
در ابتدای دهه 1380، سرکوب مردم جنوب خوزستان به دلیل اعتراضها به شور شدن آب، آغاز برخورد حکومت با معترضان به این موضوع بود. سرکوبی که با عملی نشدن وعده چند رئیس جمهوری برای حل فوری مشکل آب در حضور جمع مردم خوزستان، هر سال به شکلی تکرار شد.
سرکوب مردم معترض "بلداجی" استان چهارمحال و بختیاری که به کشته و زخمی شدن تعدادی از شهروندان منجر شد هم نمونه دیگری از اعتراضات مردمی به حکومت برای اجرای طرحهای انتقال آب و خشک شدن چشمههاست. اما اعتراض گسترده مردم خوزستان در تیرماه 1400 به طور مشخص با آگاه شدن مردم از نقش دولت و حاکمیت در انتقال آب و نتایج فقدان مدیریت صحیح منابع آبی شکل گرفت.
اعتراضات مسالمتآمیز تیرماه مردم خوزستان در کمتر از دو روز از شروع اعتراضات با سرکوب شدید نیروهای امنیتی روبرو شد و بعد از یک هفته سرکوب شدید و کمسابقه، به کشته و زخمی شدن چند تن از معترضان و دستگیری عده دیگری از شهروندان انجامید درحالیکه اعتراضات به کمآبی در اصفهان با همراهی نسبی حاکمیت همراه شد. در این اعتراضات بارها مسئولان بر غیرسیاسی بودن شعارهای مردمی تاکید کردند و از همان روزهای اولیه، پوشش رسانهای صدا و سیما و نشریات داخلی پررنگ و قابل توجه بود. هزینه های این تجمعات اعتراضی هم آشکارا توسط قشرهای مختلف مردم پرداخت می شود تا جاییکه کمکهای مردمی به کشاورزان معترض و متحصن به وسیله دستگاه های سیار پوز در حومه پل خواجو دریافت میشود.
برخی از فعالان عرب از جمله "هیفا اسدی" دلیل این تفاوت رویکرد حاکمیت را در برخورد با مردم فارس و مردم عرب، "رانت فارس بودن" زیر سایه دولت-ملت ایران میدانند.
فرضیه دیگر این است که بعد از وقایع خوزستان حکومت آگاه شدهاست که توان رفع مشکل کمآبی را با برخورد سخت ندارد، از سویی امکان مدیریت منابع منافع منتفعان وابسته به خود را نیز در موضوع آب ندارد. بنابراین تلاش میکند برخی تجمعها را برگزار و مدیریت کند تا ازین طریق خشم عمومی تخلیه و کنترل شود. با وجود این برخی فعالان منطقه ای و کانال های خبری اصفهان که از حامیان دولت ابراهیم رئیسی اند در مورد گسترش آنی اعتراضها و فوران خشم مردم در مناطق دیگر مطالب متعددی نوشتند.
فرضیه دیگری که محتمل است همراهی حکومت با مردم معترض تا زمانی است که دایره مطالبات و شعارهای معترضان از آنچه مورد تایید حکومت است، فراتر نرود اما درصورتیکه شکل اعتراضات دیگر قابل کنترل و جهت دهی حکومت نباشد بیشک سرکوبها آغاز میشود.
داریوش معمار، روزنامهنگار در این مورد نوشته: "پاسخ به معترضان بیآبی؛ اصفهان با تحمل، شهرکرد با تهدید، خوزستان با سرکوب"[5]
نظرات کارشناسان در مورد بحران کمآبی حوضه زاینده رود
معاون برنامه ریزی شرکت آب منطقه ای اصفهان، دکتر بابک ابراهیمی معتقد است: در حوضه آبریز زایندهرود عدم تعادل بین منابع و مصارف آب و بارگذاری بیش از ظرفیت منابع آبی، عامل مهمی در خشکی زایندهرود است. رقابت بر سر مصرف هر چه بیشتر بین بخش های مختلف حوضه، فقدان مدیریت به هم پیوسته منابع آب و نبود سازمان حوضه آبریز مانع از اجرای تصمیمات فنی و علمی در سطح این حوضه شده است، بنابراین شاهد بروز بخشینگری های مضر در سطح حوضه آبریز رودخانه هستیم. ابراهیمی با اشاره به برخی اقدامات فنیمهندسی در حوضه زاینده رود، می افزاید: متاسفانه در این حوضه میزان پمپاژ از رودخانه زیاد است و کشاورزان به خصوص در بالادست صرف نظر از وضعیت اقلیمی هر سال از رودخانه و دیگر منابع آب در حد نیاز برداشت کرده و حتی دامنه مصارف را به برداشت از منابع تجدیدناپذیر آب توسعه دادهاند که در نهایت منجر به افت سفره های زیرزمینی و فرونشست زمین شده است. وی درباره برخی صحبتها مبنی بر حکمرانی آب، می گوید: باید دید در شرایط فعلی آیا تصمیم گیری در حوزه آب تنها با شرکت آب منطقه ای است؟ وی ادامه می دهد: در دوسال گذشته برخلاف نظر وزارت نیرو به دلیل برخی فشارهای اجتماعی، نسبت به توزیع آب برای کشاورزان آن هم در فصل تابستان اقدام کردیم. دکتر بابک ابراهیمی، پژوهشگر برتر بخش آب کشور در سال 1398 میگوید: تنها 6 درصد آب تولیدی در حوضه زاینده رود توسط صنایع برداشت میشود و هیچ برنامه ای برای افزایش برداشت آنها از این آب وجود ندارد. وی توسعه کشاورزی در حوضه آبریز زایندهرود را کاری غیر اصولی میداند که سبب برداشت بیش از توان این حوضه آبی شده، از طرفی برداشت کشاورزان از چاههای عمیق حفر شده باعث برداشت از آبخوان و فرونشست گسترده زمین شدهاست.[6]
کاوه مدنی، پژوهشگر و فعال محیط زیست، کم آبی حوضه زاینده رود را ورشکستگی آبی مینامد. به این معنا که دارایی آب این بخش از فلات ایران با مصرف آب منطقه هماهنگ نیست و برداشت مستمر و بیش از توان حوضه منجر به کسری شدید آب از زایندهرود و حتی دست اندازی و برداشت از سفره های آب زیرزمینی شده است. او معتقد است وضعیت آب در این منطقه از حد بحران گذشته و هیچ راه حل کوتاه مدتی برای حل این ورشکستگی آبی وجود ندارد. آقای مدنی شفافیت در توزیع آب بین بخش های مختلف اعم از کشاورزی، صنعت، شرب و... را اولین قدم در جهت رفع بحران میداند. ایشان منتقد شدید حذف حقابه محیط زیستی است، چرا که حیات باتلاق گاوخونی به این حقابه وابسته است. کاوه مدنی در گفتگو با بخش خبر کانال ایران اینترنشنال گفت: ایجاد معیشت جایگزین برای کشاورزان راهکاری است که میتواند از برداشتهای غیراصولی در این بخش جلوگیری کند و تاکید کرد انتقال آب برای مصارف فعلی تنها باعث بحرانهای بعدی در نواحی دیگر میشود. وی ضمن انتقاد از پروژه های زودبازده انتقال آب، مدیریت بد مسئولان را طی چندین سال گذشته، دلیل شدت گرفتن بحران آب دانسته و تنها راه معقول را پذیرش همگانی این ورشکستگی آبی و کم کردن مصرف آب می داند.
اصغر مهاجری، جامعهشناس در گفتگو با شهروند در نگاهی جامعه شناسانه و مردم شناسانه به تجمع اصفهان می پردازد:
درست فکر نکردن، درست درک نکردن و درست اجرایی نکردن راه حلها، مسائل دیروز را به تجمعهای امروزی تبدیل می کند یعنی اگر ما در اجرای طرح هایمان پیامدسنجی میکردیم و میتوانستیم پیامدهای سیاستها و پروژههای عمرانی و صنعتی را برآورد کنیم، شاید امروز شاهد این تجمعهای اعتراضی بزرگ و مطالبه گرانه نبودیم.
مصطفی فدایی فرد (عضو کمیته ملی سدهای بزرگ ایران) پیشتر با اشاره به ورشکستگی آبی در کشور، دلیل بحران های موجود را سوء مدیریت دانسته بود.
رضا اسلامی (مدیرکل زمین شناسی و اکتشافات معدنی استان اصفهان) معتقد است که در صورت برداشت از آبخوان اصفهان و خشک شدن مقطعی زایندهرود، در بدبینانهترین حالت تا سال 1409 و در خوشبینانهترین حالت تا سال 1418، این آبخوان آب خواهد داشت. برداشت از آبخوان باعث هرچه بیشتر فرونشست زمین خواهد شد.[7]
حضور زنان در اعتراضات به خشکی زایندهرود در اصفهان
به گفته شاهدان عینی زنان از بدو اعتراضات در روز 17 آبان سال جاری (1400) حضوری پررنگ داشتند. زنان خانواده های کشاورز همراه با مردان و حتی گاهی کودکانشان در این اعتراض و تحصن شرکت کرده و حضور آنها یکی از دلایل ایجاد همدلی بین مردم عادی و کشاورزان شد تا جایی که مردم در روزهای گذشته اقدام به تامین غذا و خواربار خانواده های کشاورزان متحصن کرده اند. با توجه به فیلم های تجمعات و اعتراضات میدانیم علاوه بر زنان کشاورز، زنان متعلق به دیگر اقشار هم در اتحاد با کشاورزان به صف معترضان پیوستند.
سحر، خبرنگار داوطلب در اعتراضات روز جمعه 25 آذر شرکت کرده، او به میان زنان معترض رفته و گزارشی به شرح زیر تهیه کرده است:
زینب زن جوان اصفهانی از شرکت کنندگان در اعتراضات است. او میگوید هربار که کشاورزان اعتراض میکردند خودشان (ماموران امنیتی) شیشه چند بانک را میشکستند و بعد به بهانه اغتشاش به جان کشاورزان میافتادند اما این بار تجمع کشاورزان در کف خشک رودخانه باعث شده تا به حال این اتفاق نیفتاده باشد. زینب اضافه میکند کشاورزان قلیلند (عده کمی هستند) بیشتر معترضان مردمند.
مستانه میگوید: ظهر جمعه (5 آذر) رفتم زیر پل (خواجو) خیلی شلوغ بود، تعداد پلیسها از مردم بیشتر بود، او اضافه میکند اول گاز اشک آور زدند بعد با تفنگ به مردم گلولههای پر از رنگ شلیک کردند،او فکر میکند این کار برای شناسایی و بعد دستگیری افراد انجام شده است. او میگوید تمام مسیرها به سمت زاینده رود را بستند و ما سعی میکردیم پیاده برویم اما بعد ازظهر مردم را با تفنگ ساچمه ای میزدند، یک نفر را جلوی چشمم انقدر زدند که بیهوش روی زمین افتاد و چند نفرسعی میکردند اورا به بیمارستان برسانند.
مریم در حالی که گریه میکند میگوید یک زن را کشتند، ما هم با سنگ میزدیمشان ولی آنها تیر میزدند. او ادامه میدهد امروز کشاورزان را ندیدم، میگفتند پیش از رسیدن ما آنها را با تهدید از پل دور کردند ولی ما ماندیم، راه فرار هم نبود، مردم را تا کوچه پس کوچه ها تعقیب میکردند و گاز اشک آور میانداختند، دنبال ما هم آمدند اما جمعیت ما خیلی بیشتر بود، آخرش گاز اشک آور انداختند و رفتند، بعد ما برگشتیم و هنوز اینجا در خیابانیم.