اقدامات بدون خشونت، معمولاً به عنوان راهکارهایی برای تحقق تغییرات سیاسی و اجتماعی در جوامع مورد استفاده قرار میگیرند. زمانی که افراد به اقدامات بدون خشونت فکر میکنند، اغلب به تظاهرات و اعتراضات گسترده روی میآورند. اما این فقط شروع کار است؛ زیرا جنبشهای مقاومت مدنی از صدها یا حتی هزاران روش و اقدام مختلف برای تغییر وضعیت سیاسی جامعه خود استفاده کردهاند. برخی از پژوهشگران سعی کردهاند این اقدامات را دستهبندی کنند. به عنوان مثال، جین شارپ در دهه 1960 میلادی در پایاننامه دکتری خود در دانشگاه آکسفورد 198 روش اقدام بدون خشونت را شناسایی کرد. او این روشها را در سه دسته قرار داد: اعتراض و متقاعدسازی، عدم همکاری و مداخله بدون خشونت.
ممکن است برخی تردید داشته باشند که تنها 198 روش وجود داشته باشد. تعداد روشهایی که در سال 1973 و در زمان انتشار کتابش انتخاب کرد، به اختیار بود و بعداً تصمیم گرفت تا مجموعه را به شکل جدولی گسترش دهد. به همین دلیل، محققان دیگری نیز هر روز تاکتیکهای جدید بدون خشونت را ابداع میکنند، زیرا با آشنایی با فناوریهای روز و استفاده از تلفن همراه، پلتفرمهای دیجیتال، رسانههای اجتماعی و حتی پهپادها، میتوان اقدامات جدید را اجرا کرد. با این حال، افرادی که در جنبشها شرکت میکنند یا در مورد آنها تحقیق میکنند، زمان کافی برای پیگیری و دستهبندی همه نوآوریهای تاکتیکی که روز به روز در سراسر جهان رخ میدهد، ندارند.
تحلیلهای شارپ برخی از انواع فعالیتهای سیاسی که معمولاً به عنوان تکنیکهای مقاومت مدنی محسوب نمیشوند، کنار گذاشته شده است. این شامل مذاکره، حل اختلاف و سازماندهی جامعه است. مذاکره و حل اختلاف شامل روشهایی است که یک کمپین مقاومت مدنی میتواند از آنها برای بهبود شرایط خود و چانهزنی با مخالفانش استفاده کند و در عین حال به حل و فصل درگیریهای داخلی کمک کند. همچنین، همکاری با مردم برای تشویق آنها به تلاش برای تحقق مطالبات خود، کسب حقوق و منافع خود و قدرتبخشیدن به آنها، به ایجاد تغییرات درازمدت و شاید در آینده پیوستن به جنبش یا رهبری آن اشاره دارد. این تلاشها، هر چند اصولاً جزء مقاومت مدنی هستند، اما به بسیج فعالیتها و رویارویی مستقیم با دشمن اشاره نمیکنند، بلکه بیشتر به اقداماتی مانند مذاکره و حل اختلاف متمرکز میشوند.
در مورد مقاومت مدنی، جین شارپ بین اقدامات ارتکابی و اقدامات اجتنابی تمایز قائل میشود. اقدامات ارتکابی شامل کارهایی است که افراد از انجام آنها انتظار میرود، اما از آنها امتناع میکنند. اقدامات اجتنابی نیز به تجمع در فضای خاص میپردازد، در حالی که افراد از رفتن به فضای خاصی پرهیز میکنند. پژوهشگران علوم سیاسی مانند رابرت باروز و جامعهشناس سیاسی کرت شاک نیز بین روشهای متمرکز و روشهای متفرق تمایز قائل شدهاند.
سؤال اصلی در اینجا این است که یک جنبش باید با چه ترتیبی از این تاکتیکهای مختلف استفاده کند؟ پاسخ به این سؤال کاملاً به شرایط و زمینههای خاص هر جنبش بستگی دارد. هنوز هیچ فرمول روشن و جامعی برای هر زمان و مکانی وجود ندارد. با این حال، بیشتر فعالان با تجربه با این ایده موافق هستند که برنامهریزی و تدوین جامع راهبردها قبل از آغاز بسیج تودهها راهی ایدهآل است