نمونه‌های جنبش‌های مدنی خشونت‌پرهیز

جنبش ملی

مردم در تمامی قارّه‌ها تلاش‌های قابل توجهی برای به دست آوردن حقوق و استقلال خود از مقامات استعماری انجام داده‌اند. به عنوان مثال، در طول سال‌های ۱۹۱۹ تا ۱۹۴۷، هندوهای هند مانند گاندی و مسلمانان پشتون نیز در جنبش استقلال هند شرکت کردند و از تکنیک‌های مقاومت مدنی بهره بردند. در این دوره، "ارتش بدون خشونت" که معروف به بادشاه خان بود، در پنج مورد استفاده قرار گرفت. بادشاه خان صد هزار نیرو را برای گروه سوگند تجمیع کرد تا در پاکستان کنونی علیه حکومت بریتانیا مبارزه بدون خشونتی انجام دهند.

در واقع، تاریخ پر از جنبش‌های ضداستعماری برجسته است که در آن ساکنان آسیا و آفریقا با رفتارهایی مانند عدم خرید محصولات وارداتی از کشورهای استعمارگر، عدم پرداخت مالیات به امپراتوری یا خودداری از استخراج منابع محلی برای صادرات، از تکنیک‌های مقاومت مدنی بهره بردند. جنبش‌هایی همچون جنبش استقلال نیجریه (۱۹۴۵-۱۹۵۷)، جنبش استقلال تیمور شرقی (۱۹۷۴-1999) و جنبش استقلال غنا (1890-۱۹۵۰) از جمله این جنبش‌ها هستند. این جنبش‌ها به عنوان الگوی "اقدام مثبت" گاندی الهام گرفته و در مبارزات خود به آن پایبندی کردند. به عنوان نمونه‌ای اخیر، قوام نکرومه، رهبر جنبش استقلال غنا، با پیروی از الگوی گاندی، مبارزاتی برای استقلال کشور خود انجام داد.

جنبش‌های جدیدتر نیز برای خودمختاری یا استقلال تلاش کرده‌اند و اغلب به شدت به تکنیک‌های مقاومت مدنی روی آورده‌اند. برخی از این جنبش‌ها شامل جنبش استقلال ملّی تیمور شرقی (۱۹۹۹-و...)، جنبش ضداشغالگری هند در کشمیر (۱۹۸۹-و...) و کمپین‌های مقاومت مدنی علیه اشغالگری نظامی در نقاط مختلفی از جهان هستند، از جمله دانمارک تحت اشغال نازی‌ها (۱۹۴۰-۱۹۴۳) و صحرای غربی تحت اشغال مراکش (۱۹۹۹-تاکنون)

جنبش کارگری

جنبش‌های کارگری، به عنوان یکی از قدرتمندترین روش‌های مقاومت مدنی، از امتناع از کار در شرایط ناعادلانه استفاده می‌کنند. این جنبش‌ها در کنار روش‌های دیگر، از مقاومت مدنی برای تلاش در جهت مطالبه شرایط کاری عادلانه استفاده می‌کنند. از ابتدای قرن نوزدهم، اقدامات سازمان‌یافته کارگری در سراسر جهان، به عنوان یک روش مؤثر، در تعیین حداقلی برای دستمزدها تأثیرگذار بوده است. آنها در تدوین قوانینی علیه استغلال کودکان کار، به دست آوردهایی مانند تعطیلات آخر هفته دو روزه برای کارگران، محدود کردن ساعات کار روزانه، مطالبه مزایای پرداختی و تعطیلات با حقوق و سایر موارد، موفق بوده‌اند.

مقاومت مدنی، به ویژه پس از اعتصابات و تظاهرات کارگری، یکی از ابزارهای قدرتمند برای ترویج و گسترش حقوق کارگری بوده است. تحقیقات جدید نشان می‌دهد که استفاده مکرر از اعتصابات عمومی در اروپا، منجر به اخذ تسهیلات از دولت‌های اروپای غربی در زمینه‌هایی از جمله حقوق بازنشستگی شده است. همچنین، موارد جدید بسیاری از موفقیت‌های مشابه وجود دارد. به عنوان مثال، در سال ۲۰۱۸، کارگران هتل ماریوت اینترنشنال در اتحادیه محلی ۲۲۶ در بوستون، با برخورداری از قدرت جمعی خود، پس از ۴۶ روز تظاهرات در هر شرایط آب و هوایی، موفق شدند تا توافقی تاریخی با مدیران این هتل بین‌المللی بدست آورند. در سال‌های ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹، معلمان در ۹ ایالت آمریکا از اعتصاب، ترک کار و اعتراضات استفاده کرده و خواستار افزایش دستمزد، حمایت بیشتر از معلمان، کلاس‌های درس کوچکتر و سایر حقوق کاری ضروری شده‌اند. این اقدامات در ایالت‌های ویرجینیا، کلرادو، کالیفرنیا و آریزونا، منجر به افزایش دستمزد معلمان و کارکنان و تحقق موارد مختلف دیگر شدند. همچنین، در طی همه‌گیری جهانی کووید-۱۹، کارکنان پزشکی، کارگران فروشگاه‌های مواد غذایی و کارمندان دولتی، در خواست‌هایی از جمله اقدامات هماهنگتر دولت در مورد کووید-۱۹، تأمین تجهیزات حفاظت فردی مانند ماسک، دستکش و لباس محافظ، پرداخت سختی کار و مرخصی‌های استعلاجی با حقوق را مطالبه کردند.

جنبش فمنیستی

از اواسط قرن نوزدهم تا به امروز، جنبش‌های حقوق زنان در تقریباً همه کشورهای جهان از تاکتیک‌های مقاومت مدنی استفاده کرده‌اند. در دهه‌ی گذشته، در هند، گروه‌های ضدخشونت برای پاسخگویی و عدالت برای قربانیان تجاوز جنسی و زنکشی، راهپیمایی‌های گسترده، فشار بر پلیس برای تحقیق درباره اتفاقات تجاوز جنسی و همچنین مخالفت با عاملان تجاوز از طریق برگزاری تظاهرات و تجمعات عمومی، اقداماتی انجام دادند. در سال ۲۰۰۶، جنبش جهانی "#MeToo" توسط کنشگر و سازمانگر اجتماعی تارانا بورک در ایالات متحده آغاز شد و سپس گسترش یافت. این جنبش، بازماندگان خشونت جنسی را تشویق می‌کرد تا صحبت کنند، عاملان تجاوز را شناسایی کنند و با استفاده از روش‌هایی مانند اعلام و معرفی خود به عنوان یک بازماندگان سوءاستفاده جنسی، نامبردن از متجاوزین، سازماندهی بودجه‌های حمایتی قانونی برای بازماندگان و شرکت در تجمعات، اعتراضات و رویدادهای اعتراضی، به مبارزه با هنجارهای مردسالارانه و تبعیض جنسی، سکوت و تبانی در محیط‌های اجتماعی مختلف در برابر رفتارهای متجاوزانه جنسی می‌پرداخت.

جنبش زیست محیطی

مردم در سراسر جهان به شیوه‌های مختلف از مقاومت مدنی برای تقاضای عدالت زیست محیطی بهره می‌برند. جوامع بومی در سرتاسر جهان، از برزیل تا پاپوآی غربی و استندینگ راک، قدرتمند علیه بهره‌برداری شرکتی از زمین، خصوصی‌سازی منابع طبیعی، آلودگی زمین و نقض استقلال و حقوق آن مبارزه می‌کنند. به عنوان مثال، در سال‌های ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۰، اسکار اولیورا، کنشگر اجتماعی، در بولیوی به رهبری قبایل و جمعیت‌های بومی در جنگل‌های بارانی آمازون، کمپین جنگهای آبی کوچابومبا را با موفقیت برگزار کرد. در سال ۲۰۱۶، هزاران نفر در منطقه حفاظت‌شده استندینگ راک در داکوتای شمالی و جنوبی آمریکا تجمع کردند تا از سرخپوستان سو در این منطقه حمایت کنند و در مقابل پروژه‌ی برنامه‌ریزی‌شده خط لوله انتقال نفت کی‌استون‌ایکس ال دفاع کنند. سازمان‌هایی مانند صلح سبز نیز از اقدامات غیرخشونت‌آمیز و نافرمانی مدنی استفاده می‌کنند تا نشان دهند که رویکردهای پایدار زیست محیطی برای استخراج مواد معدنی و سوخت‌های فسیلی توسط شرکت‌های بزرگ، بدون توجه به بحران اقلیمی یا جوامع محلی که تحت تأثیر ضایعات و محصولات فرعی خطرناک آنها قرار می‌گیرند، متوقف شود. جنبش بین‌المللی شورش علیه انقراض نیز در مورد تغییرات اقلیمی برنامه‌ها و اقداماتی نظیر راهپیمایی‌ها، مسدودسازی پل‌ها و بزرگراه‌ها و نافرمانی مدنی در لندن اقدام کرده و در ۱۶ نوامبر ۲۰۱۹ به شهرت جهانی رسید. گرتا تونبرگ و جوانان دیگر نیز با امتناع از حضور در مدرسه در روزهای جمعه و با شرکت در تظاهرات #جمعه‌ها_برای_آینده، نقش مهمی در جذب حامیان گسترده از جوانان برای مبارزات مدنی در راستای عدالت زیست محیطی ایفا می‌کنند. جنبش طلوع خورشید در ایالات متحده نیز از اشکال مختلف مقاومت بدون خشونت خلاقانه برای جلب حمایت جوانان در مبارزات مدنی برای عدالت زیست محیطی استفاده می‌کند.

اریکا چنوویث، استاد علوم سیاسی دانشگاه هاروارد، یکی از پژوهشگران و محققانی است که با تحقیقات و مطالعات خود در مورد کارزارها و جنبش‌های مختلف در سراسر جهان از گذشته تا به امروز به نتیجه رسیده است که نافرمانی مدنی علاوه بر اینکه یک انتخاب اخلاقی است، می‌تواند راهی بسیار مؤثر برای مبارزه باشد. او با ارائه الگویی به این باور است که برای ایجاد تغییرات سیاسی، تنها ۳/۵ درصد از جمعیت که فعالانه در مبارزات و اعتراضات غیرخشونت‌آمیز شرکت می‌کنند و این راه را پیگیری می‌کنند، قادر به دستیابی به پیروزی و موفقیت هستند. چنوویث همراه با ماریا استفان، پژوهشگر "مرکز بین‌المللی مبارزه خشونت‌پرهیز"، آثاری با موضوع مقاومت مدنی و جنبش‌های اجتماعی در بازه زمانی ۱۹۹۰ تا 2006 مورد مطالعه قرار دادند. هدف آنها، به گفته چنوویث، از این تحقیق و مطالعه جامع این بود که "راهبرد مقاومت خشونت‌پرهیز را به خوبی ارزیابی کنند.

برچسب‌ها:

  • مقالات