
گاندی باور داشت که جنبش مقاومت مدنی برای دستیابی به آزادی نباید محدود به مقابله با دشمن باشد و باید از طریق عدم همکاری تودههای نیازمند تقویت شود. رویکرد او، که به آن ساتیاگراها نامیده شد، دو جنبه مهم داشت که هر دو به اندازهی یکدیگر اهمیت داشتند. در یک جنبه، مردم در برنامههای بازدارنده و مانعآفرین مدنی و مقاومت مدنی شرکت میکردند. در جنبه دیگر، اجتماعات و گروههای هندی با ایجاد ساختارها، سیستمها، فرآیندها و منابع جدید، مستقل از حکومت استعماری زندگی میکردند. به عنوان مثال، گاندی از هندیها خواست تا نخهای خود را با استفاده از چرخهای ریسندگی تولید کنند تا به این ترتیب از نخ وارداتی انگلیسی وابسته نشوند. همینطور او از قانون محدودکننده نمک که هندیها را از برداشت و استفاده از نمک خود منع میکرد، استفاده کرد و صدها هزار هندی را به سوی خط ساحلی این کشور رهبری کرد تا نمک را استخراج کنند و به عنوان نمادی از استقلال هند از طریق تولید نمک به خودکفایی اقتصادی برسند و از وابستگی به کالاهای استعمارگران خلاص شوند.
این درسها برای سایر رهبرانی که در مبارزه علیه حکومت استعماری فعالیت میکردند، آموزنده و جالب توجه بودند. در دهه ۱۹۴۰، قوام نکرومه ، رهبر مشهور، به منظور بازسازی و تحقق "اقدام مثبت" در راستای استقلال غنا، به نظر میرسید که به خودکفایی اقتصادی و اجتماعی با تأکید بر توانمندیهای غنا و حمایت از نهادهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ملی آن کشور پایبند باشد. نکرومه همچنین حمایت میکرد که از هویت آفریقایی برای ایجاد همبستگی در میان مردمی که برای آزادی در سراسر قاره سیاه میجنگیدند، استفاده شود و به همین منظور برای دستیابی به استقلال غنا نیز تلاش میکرد. در سال ۱۹۵۷، این هدف قانوناً محقق شد. با اینکه نکرومه بعدها در جنبشهای آزادیبخش در سراسر آفریقا مشارکت کرد و در مبارزه با استبداد حاکم مورد حمایت قرار گرفت، استقلال غنا بطور قابل توجهی بهوسیله جنبش مقاومت مدنی به دست آمد.
یک نمونه دیگر از جنبشهایی که در طول مبارزات خود نهادهای جایگزین را توسعه دادند، جنبش الغای زندان در ایالات متحده بود. هدف اصلی این جنبش بلندپروازانه، حذف سیستم تأدیبی-ندامتگاهی از جمله زندانها یا حداقل کاهش قابل توجه تعداد زندانیان بود. این جنبش سعی داشت تا با تغییر رویکرد عدالت کیفری و تمرکز بر اصلاح و تربیت به جای مجازات، هدفی قابل توجه و چشمگیر را دست یابد. در این راستا، گروههایی که بر پایه اصول و مبانی الغای مجازات شکل گرفته بودند، برای حمایت از جوامعی که تحت تأثیر حبس انبوه و جرمانگاری فقر قرار گرفتهاند، مؤسسات موازی زیادی ایجاد کردهاند. به عنوان مثال، در روز مادر سال ۲۰۱۸، گروهی به نام "وثیقهگذاری ملی جمعی " با تمرکز بر جامعه سیاهپوست و به رهبری آنان، مراسم گلریزانی را برگزار کرد تا از طریق حمایت مالی و تأمین وثیقه، مادرانی که محکوم به جرم نبودند و فقط به دلیل ناتوانی در پرداخت وثیقه همچنان در پشت میلههای زندان باقی مانده بودند، کمک کند. این تلاشها به این شکل باعث ضعف جمعی نظام ستمآمیز و حمایت از جوامع متأثر میشوند.
بسیاری از جنبشها نیز سیستمهای اقتصادی جایگزین و تعاونیات را ایجاد و توسعه میدهند که به ویژه در تأمین نیازهای اولیه عمومی تأثیرگذار هستند. به عنوان مثال، در اواخر دهه ۱۹۶۰ و اوایل دهه ۱۹۷۰، برنامه صبحانه رایگان حزب پلنگان سیاه در پاسخ به نژادپرستی نهادینه شده و برای بیش از ده هزار کودک در محلههای فقیر شهری غذا پخته و سرو میکرد. این نوع فعالیتها میتوانند به ویژه در طول اعتصابات عمومی طولانی مدت تأثیرگذار باشند. در دوران آپارتاید در آفریقای جنوبی، شهرستانهای سیاهپوستنشین موفق شدند با بویژه بویکوت کردن کسبوکارهای سفیدپوستان، تجارت آنها را تا حد زیادی مختل کنند، زیرا که فروشگاههای سیاهپوست در این شهرستانها مواد غذایی، آب، پوشاک و سایر مواد ضروری را به میزان زیادی ذخیره کرده بودند. خرید و فروش داخلی در شهرستانهای سیاهپوستنشین منجر به ایجاد ظرفیتهای سازمانی بلندمدت و قدرت اقتصادی میشد و در عین حال مانع کسب درآمد از سوی کسبوکارهایی میشد که از آپارتاید بهره میبردند.
در نظامهایی که دولت مالکیت یا کنترل منابع خبری را در دست دارد، جنبشها میتوانند رسانههای بدل خود را ایجاد کنند. به عنوان مثال، نام جنبش همبستگی لهستان از روزنامهای به نام سولیدارنوش گرفته شد که میلیونها مشترک داشت، علیرغم ممنوعیت آن توسط رژیم کمونیستی. در اروپای تحت اشغال نازیها نیز خبرنامهها و روزنامههای جنبشهای مقاومت در همه جا منتشر و پخش میشدند و تصویر عمومی سلطه و کنترل کامل نازیها و همدستان محلیشان را بر کشورهای اشغال شده چالش میکشیدند.
برخی از جنبشهای مقاومت مدنی نیز دولتهای موازی را شکل داده یا پذیرای آنها بودهاند. به عنوان مثال، جنبش استقلال کاتالونیا در اسپانیا دارای مجلس ملی و دولتی مستقل است که به موازات دولت اسپانیا فعالیت میکند. در سال ۲۰۱۶، دولت کاتالونیا همهپرسی غیرقانونی را در این ایالت ترتیب داد تا حمایت عمومی از استقلال منطقه را ارزیابی کرده و با این کار به صورت عمدی از نظم و قانون عمومی کشور تجاوز کند. اگرچه بسیاری از رهبران این جنبش اکنون در زندان هستند.