هنر خیابانی: تجسم مقاومت از روح انقلاب تا خشونت سیاسی

هنر خیابانی یک شکل هنری است که توسط هنرمندان در فضای عمومی اجرا می‌شود و معمولاً ارتباط مستقیم با جامعه و مخاطبان خود دارد. این هنر، با استفاده از دیوارها، فضاهای شهری و سایر سطوح عمومی، از جمله ساختمان‌ها و جاده‌ها، به عنوان کانون خلق آثار خلاقانه و انتقادی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

یکی از مثال‌های جالب هنر خیابانی، نقاشی دیواری دو هنرمند به نام‌های چچکاوسکاس و مینداگاس در شهر ویلنیوس، پایتخت لیتوانی، است. در این آثار، ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، در حال بوسیدن دونالد ترامپ، نامزد آن زمان ریاست‌جمهوری آمریکا، نشان داده شده است. عبارت "همه چیز را دوباره عالی کنید" نیز در کنار این نقاشی آمده است.

یک شاخص دیگر هنر خیابانی، قطعات هنری بنکسی روی دیوار بتنی ساختمانی است که دولت اسرائیل بین اورشلیم و کرانهٔ باختری ساخته بود. این قطعات با استفاده از اسپری رنگ و شابلون نقاشی شده و به اشغال نظامی سرزمین‌های فلسطینی توسط اسرائیل اعتراض می‌کنند.

هنر خیابانی به طور متداول در کنار تئاترهای خیابانی که ارتباط نزدیکی با آن دارند، در طول کمپین‌های مقاومت مدنی مشاهده می‌شود. به عنوان مثال، در جریان انقلاب مصر در سال ۲۰۱۱، معترضان با استفاده از عملکردهای غیرخشونت‌آمیزی مانند برگزاری مراسم تشییع جنازه‌های نمادین، اعتراض خود را به روش‌هایی به‌دور از خشونت نشان دادند. همچنین در سال ۲۰۰۰، جنبش اوتپور در صربستان با برگزاری مراسم تشییع جنازه‌هایی نمادین، اعتراض خود را به نظام صربستان نشان داد.

هنر خیابانی به عنوان یک وسیله برای بیان انتقادات سیاسی و اجتماعی نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد. به عنوان مثال، در سوریه در نوامبر ۲۰۱۲، چهار زن با پوشیدن لباس عروس و حمل تابلوهایی که از هموطنان خود می‌خواستند از کشتن یکدیگر دست بردارند، در بازار روزنامه‌ها به آواز خواندند و مقاومت خود را نشان دادند.

به طور خلاصه، هنر خیابانی یک رسانه هنری و اجتماعی قوی است که از موضوعات مختلفی مانند انتقاد سیاسی، مقاومت مدنی و خلاقیت خود برای ارتقای آگاهی اجتماعی و فرهنگی استفاده می‌کند.

علاوه بر این، در دوران انقلاب، بسیاری از مردم از خلاقیت خود برای مستندسازی، ثبت و تبلیغ عناصر و مؤلفه‌های مختلف فرآیندهای کاری که ما در سال‌های اخیر در مصر انجام دادیم، تنها به عنوان انقلابی استفاده می‌کنند. همانطور که عمار ابوبکر، دیوارنگار مصری می‌گوید: "هنر نبود، حداقل برای من اینطور نبود، ما از دیوارها به عنوان روزنامه استفاده می‌کردیم. ما این کار را از سر یک نیاز یاد گرفتیم: باسم یوسف، مجری و طنزپرداز تلویزیونی، در واقع یک پزشک بود، اما در ادامه یاد گرفت که چطور از یوتیوب استفاده کن.

آهنگسازان همچنین قطعاتی خاطره‌انگیز نوشته‌اند تا از طریق آنها داستان‌ها و روایت‌هایی درباره مبارزات جاری را بیان کنند. آنها اغلب ریشه آهنگ‌های خود را در صنعت موسیقی محلی کشورشان جستجو کرده‌اند تا بتوانند وحدت و کیفیت مدنی مبارزات را منتقل کنند.

برخی از آهنگ‌های بی‌منتهای راک کلاسیک و اجراهای موسیقی فولک در ایالات متحده آمریکا، از جوآن بایز تا باب دیلن و نیل یانگ، به منظور اعتراض به امپریالیسم و جنگ‌های استعماری آفریده شده‌اند. ماری الیزابت کینگ، فعال اجتماعی و دانشمند سیاسی آمریکایی، شجاعت مردم را افزایش داده و می‌نویسد: «ما پیروز خواهیم شد» که در طول جنبش حقوق مدنی در ایالات متحده، آهنگ‌هایی مانند آن به اهداف جنبش اعلام می‌کند، شرکت‌کنندگان را متحد می‌کند و دشمنان خاصی مانند رؤسای پلیس را هدف حملات خود قرار می‌دهد.

این قطعات آزادی که شکلی از موسیقی مذهبی بودند، الهام گرفته از سنت موسیقی سیاهپوستان و تجربیات آفریقایی و آمریکایی بودند و در دوران برده‌داری جنوب آمریکا به بلوغ و پیشرفت رسیده بودند. این آهنگ‌ها به موضوعاتی مانند ناامیدی پرداخته، پیوندهای وفاداری شخصی را تقویت کرده، ترس و وحشت را کاهش داده و به افرادی که تحت فشار روانی قرار داشتند، انرژی و قدرت می‌بخشیدند. سنت نیرومند آهنگسازی در حین اجرا، به معنای این بود که می‌توانستند عبارات جدیدی به آهنگ اضافه کنند یا یک قسمت آن را تغییر دهند تا به موضوعات خاصی مانند تصمیم‌گیری برای رفتن به زندان در روز بعد بپردازند. آهنگ‌های پیشرو به ابزارها و سازماندهی تجدید نظر شده بودند.

در دهه ۱۹۶۰، هنرمندانی مانند نینا سیمون، سام کوک و آرتا فرانکلین آهنگ‌هایی با تمرکز بر آزادی سیاهان اجرا کردند و به محبوبیت این قطعات افزودند. در اواخر دهه ۱۹۷۰ و اوایل دهه ۱۹۸۰، سبک رپ و هیپ‌هاپ از مهمانی‌ها و جشن‌های خیابانی در برانکس برخاست و هنرمندان و رقصندگان سیاهپوست تأثیرات و الهامات خود را از سبک سول، آر اند بی و فرهنگ کارائیبی ترکیب کردند تا از طریق ترانه‌ها و ضربه‌های مردمی، استقلال سیاسی و مقاومت فرهنگی خود را بیان کنند. بسیاری از هنرمندان سبک‌های هیپ‌هاپ، آر اند بی و سول سیاهپوست معاصر مانند پابلیک انمی، کندریک لامار، بیونسه و ژانل مونی همچنان در ترویج و انتشار موسیقی با تمرکز بر آزادی سیاهان ادامه می‌دهند و با استفاده از روش‌هایی که حس همبستگی، مقاومت و الهام را در شنوندگان برانگیزاند، فعالیت می‌کنند.

انقلاب استونی را به عنوان استقلال از حکومت جمهوری شوروی به طور خاص انقلاب آواز نامیده می‌شود. در طول قیام بالتیک علیه سلطه شوروی در سال ۱۹۹۱، دو میلیون نفر از جمعیت استونی دست هم داده و زنجیره‌ای انسانی تشکیل دادند و آهنگ‌های سنتی خود را، به ویژه در سال‌های ۱۹۸۷، به صورت آواز خواندند و این طریقه برای بازیابی احساس وحدت ملی آنها بود. در قیام ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۱ علیه دیکتاتوری ترائوره، گروهی سنتی که خود را "ترانه‌سرایان" می‌نامیدند، به روستاها سفر می‌کردند و خبرهای اعتراضات جاری را به مردم منتقل می‌کردند. استفاده از تاریخ شفاهی به ویژه در قسمت‌هایی که از طریق موسیقی محلی منتقل می‌شد، روشی قوی برای انتقال خواسته ها.

اریکا چنوویث، استاد علوم سیاسی دانشگاه هاروارد، یکی از پژوهشگران و محققانی است که با تحقیقات و مطالعات خود در مورد کارزارها و جنبش‌های مختلف در سراسر جهان از گذشته تا به امروز به نتیجه رسیده است که نافرمانی مدنی علاوه بر اینکه یک انتخاب اخلاقی است، می‌تواند راهی بسیار مؤثر برای مبارزه باشد. او با ارائه الگویی به این باور است که برای ایجاد تغییرات سیاسی، تنها ۳/۵ درصد از جمعیت که فعالانه در مبارزات و اعتراضات غیرخشونت‌آمیز شرکت می‌کنند و این راه را پیگیری می‌کنند، قادر به دستیابی به پیروزی و موفقیت هستند. چنوویث همراه با ماریا استفان، پژوهشگر "مرکز بین‌المللی مبارزه خشونت‌پرهیز"، آثاری با موضوع مقاومت مدنی و جنبش‌های اجتماعی در بازه زمانی ۱۹۹۰ تا 2006 مورد مطالعه قرار دادند. هدف آنها، به گفته چنوویث، از این تحقیق و مطالعه جامع این بود که "راهبرد مقاومت خشونت‌پرهیز را به خوبی ارزیابی کنند.

برچسب‌ها:

  • مقالات