
منبع: اکسفم
این چیست - چه چیزی نیست - چگونه تولید شد - برای چه کسی است؟
این راهنما برای همه کارکنان آکسفام، شرکا و افراد دیگری است که در مورد مسائل مالیاتی یا عدالت جنسیتی در سطح برنامه، کار میکنند، و میخواهند در این مورد بیشتر بدانند که چگونه میتوانیم مشارکت مدنی و کار پاسخگو کردن خود را ترکیب کنیم تا بتوانیم تأثیر بسیار بیشتری بر کاهش نابرابری داشته باشیم. این راهنما به منزله سندی نیست که سیاست جدید آکسفام را در مورد مالیات عادلانه تعیین کند؛ بلکه از کار ما در ایجاد مشارکت جامعه مدنی و شهروندان حول محور سیاستهای مالیاتی جنسیتی منصفانه، حمایت می کند. این راهنما با حمایت گروه بودجه زنان (بریتانیا) تهیه شده است و باید با منابع اضافی از جمله مطالعات موردی و وبینارها همراه باشد. این راهنما مکمل راهنمای کوتاه برای بودجه ریزی با اولویت عدالت جنسیتی و منابع همراه آن است که در اوایل سال ۲۰۱۸ منتشر شد.
سیاستهای مالیاتی که متحول کننده وضعیت مالیاتی بر اساس جنسیت نیستند، عادلانه نیستند!
عدالت مالی به این معناست که بودجههای دولتی – از نظر پولی که وارد میشود و پولی که خارج می شود – برای احقاق حقوق همه کار کنند.
توزیع قدرت و منابع بین مردان و زنان در همه کشورها و همه حوزه ها هنوز برابر نیست. مشکلات در جایی در بدترین شکل آشکار می شود که نابرابریهای جنسیتی با نابرابریهای دیگر بر اساس نژاد، طبقه، مذهب، معلولیت، تمایلات جنسی و غیره در هم آمیخته شود. بودجه روش مهمی برای دولتها، در جهت توزیع مجدد پول و کاهش عدم تعادل، از جمله موارد مربوط به جنسیت است. علاوه بر این، آنها بخش مرکزی از آنچه که "قرارداد اجتماعی" نامیده میشود، به حساب میآیند - قراردادی بین دولت و مردمش، که به موجب آن مردم به خزانه دولت پرداخت میکنند تا در ازای آن به نمایندگی از مردم کارکردهای معینی انجام شود که همه مردم از حقوق واقعی و برابر برای اجرای آن برخوردار باشند.
این یک فرضیه است. در عمل، سیاستهای مالی اغلب به گونهای طراحی میشوند که کسانی که بیشتر دارند، پول بیشتری نمیپردازند، در عین حال مقادیر زیادی پول از طریق گریز از مالیات (توسط شرکتهای ثروتمند و بزرگ) از دست میرود، و اغلب مشوقهای مالیاتی بیهوده و «هدایایی» به سرمایه گذاران اهدا میشود. همچنین روشهای صریح و یا ضمنی وجود دارد که در آن ماليات بر زنان و مردان تاثیر میگذارد. در مجموع، این امر، حقوق گروههای فقیرتر و به حاشیه راندهتر، و به ویژه زنان درون آن گروهها را برای دسترسی به آنچه برای برآوردن نیازهای اولیه شان نیاز دارند، تضعیف میکند.
همچنین زنان ممکن است هیچ فرصتی برای مشارکت در فرآیند تعیین مالیات و بودجه به طور گسترده تر نداشته باشند، و هیچ وسیلهای برای اطمینان از اینکه دولت بودجه را مطابق با اهداف مورد توافق ارائه میکند، نداشته باشند. این یک بودجه ناعادلانه جنسیتی است.
در ارتباط با برابری جنسیتی، به دنبال چه هستیم؟
از منظر اقتصادی، تفاوتهای جنسیتی در رابطه با مشاغل، دستمزدها، مالکیت اموال و زمین، و میزان خشونت و استثمار تجربه شده بسیار قابل مشاهده است. زنان ممکن است نیازها و دسترسیهای متفاوتی نسبت به مردان، به خدمات عمومی، زیرساختهای مناسب در زمینههایی مانند جاده، انرژی و آب و امنیت اجتماعی داشته باشند. عوامل زیربنایی نابرابری جنسیتی شامل تفاوتهای بزرگ در توزیع جنسیتی مراقبتهای بدون دستمزد و کار خانگی، صدای زنان و مردان و مشارکت در تصمیمگیری، و توانایی آنها برای پاسخگو نگه داشتن دولتها است. بسیاری از این مسائل، به ویژه مراقبتهای بدون مزد و کارهای خانگی، در تفکر غالب اقتصادی، نامشهود است. تأثیر آن این است که زنان در هر مقطع زمانی، در طول زندگی و در طول نسلها، از نظر اقتصادی امنیت کمتری دارند.[1]
همانطور که آکسفام به دنبال ساختن اقتصاد با دیگران است، اقتصادی که مشارکتی باشد و به طور کامل نیازها و حقوق زنان، مردان و جنسیتهای اقلیت را منعکس کند، ما نیز باید تمرکز خود را بر مالیات و هزینهها تجدید نظر و اصلاح کنیم، به طوری که این مسئله بتواند به ما کمک کند که نه تنها با نابرابریهای اقتصادی بلکه با نابرابریهای جنسیتی نیز مقابله کنیم. این به معنی نگاه دقیق تر به مالیات است - یعنی درآمد از کجا حاصل میشود، چه کسانی در آن سهیم هستند و چه میزان تولید میشود - تا بفهمیم این موارد چگونه بر زنان، مردان و اقلیتهای جنسیتی و نابرابری میان آنان تاثیر میگذارند. این همچنین به این معنی است که ببینیم آیا همه - به ویژه آنهایی که انواع دیگر تبعیض را تجربه میکنند، بخشی از تصمیمگیری در مورد سیاستهای مالیاتی و مدیریتی هستند، تا اگر دولت آنچه را که وعده داده است را انجام ندهد، بتوانند کار کنند.
این در راستای تعهدات جهانی است، از جمله آنهایی که تحت کنوانسیون الزامآور حذف همه اشکال تبعیض علیه زنان (CEDAW) و اخیرا تحت اهداف توسعه پایدار (SDGs) قرار گرفتهاند و نمیتوان به این اهداف در غیاب اقتصادها و بودجههای پاسخگو و متحول کننده دست یافت.
تاریخچه سیاست مالیاتی که برابری جنسیتی را به حاشیه میبرد
برابری و عدالت اصولی هستند که باید در هنگام شکل گیری سیستمهای مالیاتی مورد توجه قرار گیرند.[2] این امر باید متضمن پرداخت بیشترین مالیات توسط افرادی باشد که بیشترین توانایی پرداخت آن را دارند، این کار به منظور کاهش نابرابری، توزیع مجدد درآمد و ثروت و ایجاد امکانات اجتماعی انجام میشود. به طور مشابه، مالیاتها نیز باید درآمد کافی برای سرمایه گذاری متناسب در خدمات عمومی را افزایش دهند، و فرصتهای اجتناب یا فرار از مالیات، باید حذف شوند. علاوه بر تولید درآمد و توزیع مجدد، مالیات یا هزینههایی ممکن است برای شکل دادن و تغییر صریح یا ضمنی- انتخابها و رفتارهای مالیات دهندگان، مانند هزینههای استفاده از کیسههای پلاستیکی وضع شود.
در عمل، اکثر سیستمهای مالیاتی زنان را در حاشیه قرار دادهاند.[3] آنها به گونه ای طراحی نشدهاند که به تاثیر (بالفعل یا بالقوه) سیستمهای مالیاتی در مورد موارد زیر، توجه کافی داشته باشند: جایگاه بالای زنان و سهم نامتناسب مسئولیت کار مراقبتی بدون دستمزد و منابع و تحرک محدود آنها؛ مسئولیت جامعه برای تامین مالی خدمات مراقبتی و زیرساخت ها؛ و درآمد بطور مداوم پایین زنان و «ثروت مردانه» که در پس آن بارسنگین مراقبت نابرابر شکل گرفته است.[4] زنان نیز عمدتاً خارج از تصمیم گیری مالیاتی و مکانیسمهای پاسخگویی باقی ماندهاند. در عوض، مدل توسعه که به طور گسترده از دهه ۱۹۸۰ اتخاذ شد، نقش مالیات را در پیگیری برابری اجتماعی، از جمله برابری جنسیتی، تضعیف کرده است، و طرفداران آن مدل استدلال میکنند که بهبود کارایی/ اثربخشی بازار مهمتر است.[5]
● مالیاتهای مستقیم کاهش یافته است - نرخهای مالیات بر درآمد شخصی، به ویژه آنهایی که بر درآمدهای بالاتر وضع میشوند، در بسیاری از کشورها کاهش یافته است.[6] میانگین نرخهای مالیات شرکتهای جهانی نیز کاهش یافته است، از ۳۸ درصد در سال ۱۹۹۳[7] به ۲۳/۷ درصد در سال۲۰۱۵ [8]. مالیات بر سرمایه در کشورهای ثروتمند به سرعت سقوط کرده اند.[9]
● مالیاتهای غیرمستقیم، مانند مالیات بر ارزش افزوده (VAT)[10] و سایر مالیاتهای فروش افزایش یافتهاند تا جایگزینی بر درآمدهای از دست رفته از طریق کاهش مالیاتهای مستقیم و تعرفهها شوند. مالیات بر ارزش افزوده به عنوان جمعآوری آسان و فرار از آن دشوارتر شده است (اگرچه در عمل، میزان فرار مالیاتی میتواند بسیار بالا باشد). تعرفههای واردات به عنوان بخشی از فشار به سوی آزادسازی تجارت بیشتر، کاهش یافته است.[11]
● دولتهایی که هزینههای ارائه خدمات و تسهیلات عمومی را بسیار بالا میدانند، برای جبران بخشی از هزینهها به تعرفههای کاربران روی میآورند. کشورهای دارای درآمد پایین و کشورهای در حال توسعه، بیشتر درآمدهای خود را از طریق تعرفههای کاربری افزایش میدهند، حتی اگر حجم این درآمدها کم باشد.[12]
● استفاده از معافیتهای مالیاتی، کسورات، اعتبارات، معافیتها یا نرخ های ویژه ("هزینه های مالیاتی") در حال رشد است. بیشتر آنها غیرمولد و بیهوده هستند و میتوانند درآمدهای عمومی را به شدت کاهش دهند، بر نحوه مالیات بر گروههای مختلف تاثیر بگذارند، اصول توانایی پرداخت و تساوی عمودی را «وارونه کنند»[13]، در حالی که اغلب در بودجهها و ارزیابیهای بودجه نامحسوس هستند.[14] همراه با کاهش نرخ مالیات بر درآمد شرکتها، معافیتهای مالیاتی از سال۲۰۰۰، تقریباً به یک سوم کاهش مالیاتهایی که شرکتهای بزرگ در عمل پرداخت میکنند، کمک کرده است.[15]
● در حال حاضر، مقیاس صنعتی فرار مالیاتی شرکت ها و افراد، منجر به جمع آوری سطح پایین تری از پتانسیل مالیاتی توسط کشورها شده است.[16]
این تغییرات به صورت جداگانه و ترکیبی، تاثیرات جنسیتی منفی داشته است. همه این تغییرات در زمینههای فقر بیشتر است، که در آن تفاوتهای جنسیتی اغلب بارزتر است. و از آنجایی که از بار مالیات بر درآمد و ثروت کاسته شده است، تلاشهایی نیز از جمله به عنوان بخشی از بستههای ریاضتی انجام شده است، تا بودجه دولتی برای دسترسی رایگان و همگانی به خدمات و زیرساختهای عمومی، که زنان بیشتر به آن متکی هستند کاهش یابد.
زنان برای تامین مالی خدمات عمومی، زیرساختها و پرداختهای تأمین اجتماعی به دلایل کلیدی زیر بیشتر به درآمدهای مالیاتی متکی هستند:
۱. زنان به خدمات عمومی بیشتری نیاز دارند - مادران به خدمات زایمان و زنان و دختران نیاز به دسترسی به خدمات برای برخورداری از سایر حقوق سلامت جنسی و باروری دارند. زنان بیشتر از مردان عمر می کنند[17] و مردم در سنین بالاتر به خدمات بیشتری نیاز دارند. مردان همچنین با زنان جوانتر از خود ازدواج میکنند[18]، به طوری که زنان احتمالاً بیشتر از شریک زندگی خود زندگی میکنند و در سنین پیری و ضعف، بیشتر در تنهایی، زندگی میکنند.
۲. اکثر مراقبتها برای دیگرانی که از خدمات عمومی نیز استفاده میکنند، را زنان ارائه میکنند[19] و نقش آنها بهعنوان مراقب به این معناست که زنان به احتمال زیاد در خانوادههای خود افراد دیگری از جمله کودکان، بزرگسالان دارای معلولیت و افراد مسن را خواهند داشت که به خدمات عمومی نیز نیاز دارند.
۳. زنان احتمالاً واجد شرایط بیشتری برای خدمات عمومی هستند - مسئولیتهای مراقبتی به این معنی است که زنان بیشتر به خوداشتغالی مشغول هستند، در اقتصاد غیررسمی کار میکنند، ساعتهای کمتری را صرف مشاغل با دستمزد میکنند و از شکاف دستمزد رنج میبرند، و همچنین پسانداز و دارایی کمتری دارند.[20]احتمال کمتری وجود دارد که زنان توانایی پرداخت خدمات خصوصی را داشته باشند، و به احتمال زیاد واجد شرایط خدمات عمومی هستند.
۴. نسبت بیشتری از زنان در مقایسه با مردان که در بخش دولتی استخدام هستند - زنان عمدتا مشغول انجام وظایف بسیاری هستند که جایگزین کار بدون دستمزد میشود؛ و بدین صورت برای زنان مناسبتر دیده میشود.[21] اشتغال در بخش دولتی همچنین میتواند با مسئولیتهای خانوادگی سازگارتر باشد، زیرا در وهله اول راهی برای جذب کارگران زن است.
۵. زنان به احتمال زیاد شکاف موجود در خدمات عمومی را به دلیل نقشهای مراقبتی بدون دستمزد و حقوق نابرابر، پر میکنند، این امر بدین علت است که درآمد زنان بیشتر قابل مصرف است.
۶. زنان استفاده بیشتری از پرداختهای خاصی از تامین اجتماعی میکنند - آنها ممکن است برای کار خود به عنوان مراقب و سایر مسئولیتهای خانوادگی خاص، که به احتمال زیاد نسبت به مردان این مسئولیتها را دارند، مزایایی دریافت کنند. زنان همچنین عموماً فقیرتر از مردان هستند. با این حال، احتمال کمتری دارد که در طرحهای تأمین اجتماعی یا بازنشستگی عمومی مشارکت کنند.[22] حتی در این صورت، تغییرات در چنین طرحهایی همچنان میتواند تأثیر بیشتری بر زنان بگذارد - به عنوان مثال، اصلاحات بازنشستگی که در آن قوانین واجد شرایط بودن به گونهای تغییر کردهاند که به ضرر زنان است.
سوالات کلیدی برای فعالان مالیاتی و جنسیتی
در عمل، «کاهش مالیات ساختاری» که بیشتر به نفع اشراف و شرکتهای بزرگ است، برای رسیدگی به نابرابری جنسیتی کاری انجام نداده است، و در تضاد با بسیاری از تعهدات، از جمله اهداف توسعه پایدار، و ایده اصلی آنها برای « غافل از هیچ کس نشوید»، است. در کشور شما:
- نیروهای مسلط که اصلاحات سیاست مالیاتی را هدایت میکنند چه نیروهایی هستند؟ اصلاحات در راستای منافع چه کسانی است؟
- در حال حاضر دستور کار اصلاح مالیاتی دولت چیست؟ چگونه به تساوی حقوق و برابری جنسیتی میپردازد؟ چگونه آن اصلاحات با اولویتهای سازمانهای زنان و یا دانش پژوهان و پژوهشگران فمنیست مقایسه میشود؟
اشکال مختلف مالیات تاثیرات متفاوتی بر زنان و مردان دارد، اما میزان درآمد ایجاد شده به همان اندازه، اگر نه بیشتر، حائز اهمیت است. این درآمد باید به میزانی باشد که دولت بتواند در خدمات عمومی که برای زنان و مردان ضروری است، سرمایه گذاری کند، همچنین به خاطر بسپارید که دولت هزینه های دیگری نیز دارد که بر 'امکان مالیش' برای افزایش مصارف تاثیر میگذارد.
- در سطح درآمدهای مالیاتی چه اتفاقی میافتد، و چه ارتباطی با خدمات عمومی و نیازهای تامین اجتماعی دارد؟
- کدام گروه از مردان و زنان به شدت تحت تأثیر تغییرات مالیاتی، تامین اجتماعی یا سایر مخارج عمومی قرار دارند؟
سیاستهای کلان اقتصادی که اشتغال فراگیر ایجاد میکنند، نیازمند درآمدهای مالیاتی پیشرفته و مخارج سرمایهگذاری عمومی هستند. سرمایه گذاریهایی که به خوبی برای کاهش نابرابری هدف گذاری شدهاند باید اشتغال و درآمدهای مالیاتی را افزایش دهند و میتوانند هزینههای خود را تامین کنند. سیاستهای مالی که بر کاهش هزینهها تمرکز میکنند و در عین حال مالیات را به حداقل میرسانند یا بیشتر به سیر نزولی هدایت میکند، تاثیر بدی بر فقرا، بهویژه زنان فقیر دارند.
- نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی (GDP) چقدر است؟ دولت واقعاً چه نسبتی از درآمد مالیاتی بالقوه را جمع آوری میکند؟ زیانهای ناشی از معافیتهای مالیاتی و فرار مالیاتی کجاست؟
- اگر کاهش یا تغییرات مالیاتی منجر به مهیا بودن پول کمتری برای خدمات عمومی شود، تأثیر جنسیتی این کاهش مالیاتی چیست؟
درآمد میتواند از انواع مالیاتها حاصل شود: مالیاتهای مستقیم، مانند مالیات بر درآمد شخصی و مالیات بر درآمد شرکت ها؛ مالیاتهای غیرمستقیم، مانند مالیات بر ارزش افزوده کالاها و خدمات و عوارض واردات؛ و هزینههایی که برای خدمات عمومی یا دسترسی به منابع (که اغلب به آن تعرفه کاربر یا حق امتیاز میگویند) پرداخت میشود. معافیت های مالیاتی درآمد را به میزان قابل توجهی کاهش میدهد و تأثیر عمدهای بر مالیات افراد و شرکتها دارد. آنها همچنین ارزیابی تأثیرات متفاوت مالیات بر مردان و زنان را بسیار دشوارتر میکنند.
- آیا کسی تأثیر جنسیتی تغییرات پیشنهادی در سیستم مالیاتی، از جمله تلاش برای افزایش مالیات بر بخش غیررسمی را ارزیابی میکند؟
- تاثیر امتیازات مالیاتی چیست؟ چه کسانی بیشترین سود را از آن میبرند و چه کسانی بیشترین ضرر را میکنند؟
مالیاتها را باید در کنار توانایی افراد و شرکتها برای اجتناب یا فرار از مالیات در نظر گرفت که تاثیر بسیار زیادی بر پیشرفت واقعی سیستمهای مالیاتی و میزان درآمد ایجاد شده دارد.
- آیا تحلیلی در خصوص اینکه چه کسانی از مالیات دادن فرار و اجتناب میکنند وجود داشته است؟
- مقامات جمع آوری مالیات تلاشهای خود را برای مقابله با اجتناب یا فرار در کجا متمرکز میکنند؟
مالیات بر درآمد شخصی هنگامی "پیشرفته" است که از افرادی که درآمد بالاتری دارند، به میزان بالاتری نسبت به کسانی که درآمد پایینی دارند، مالیات میگیرند. سیستمهای مالیات بر درآمد میتوانند به طور مستقیم ( در قوانین مالیاتی به زنان نسبت به مردان کمتر توجه میشود) و غیرمستقیم (جایی که یک سیستم مالیاتی به دلیل موقعیتهای متفاوت زنان و مردان تاثیر متفاوتی بر زنان نسبت به مردان دارد)، علیه زنان تبعیض قائل شوند. الزام زوجین به تشکیل پرونده مالیاتی مشترک، در مقایسه با پرونده فردی، نوعی تبعیض غیر مستقیم علیه زنان است، زیرا منجر به این میشود که زنان، مالیات را به همان میزان پرداخت کنند که شوهرشان با درآمد (معمولاً) بالاتر، میپردازد. این نیز یک نوع تبعیض بارز است که در آن مرد، صراحتا همان فردی است که باید اظهارنامه مالیاتی مشترک را ثبت کند. معافیتهای مالیاتی میتوانند به طور غیرمستقیم تبعیض آمیز باشند، زمانی که معافیتها به دلایلی که بیشتر در مورد مردان اعمال میشود، ارائه شود.
- آیا سیستم مالیات بر درآمد، مشارکت زنان را در نیروی کار تشویق میکند یا آنها را دلسرد میکند؟
- چه کسانی از معافیتهای مختلف مالیات بر درآمد شخصی سود میبرند؟
- آیا مردان و زنان به طور مساوی میتوانند به اعتبارات یا مزایای مالیاتی - در تئوری و عمل، دسترسی داشته باشند؟
مالیاتهای شرکتی معمولاً اثرات پیشرفتهای دارند، اما یک روند جهانی برای کاهش نرخهای قانونی، با هدف اعلام شده تحریک رشد و رقابتی بودن نسبت به کشورهای همسایه و جذب سرمایه گذاری خارجی وجود داشته است. همچنین به شرکتها، معافیتهای مالیاتی یا امتیازات قابل توجهی، پیشنهاد میشود که تحرک سرمایه را تشویق میکند، و منجر به ناامنی شغلی، به ویژه برای زنان کم درآمد میشود. با این حال، امتیازات مالیاتی میتوانند برای حمایت از رعایت قوانین کار مورد استفاده قرار گیرد، و یا از آن فراتر برود، به نحوی که میتواند نابرابریهای جنسیتی را کاهش دهد.
- به طور کلی، تاثیر معافیتهای مالیاتی شرکتها بر درآمدهای مالیاتی، چیست؟
- چه نوع مشاغلی از معافیتهای مالیاتی بهرهمند میشوند - آیا زنان صاحب مشاغل سود میبرند؟
در کشورهایی که زنان از حقوق مساوی مالکیت زمین یا میزان مالکیت دارایی مشابه مردان برخوردار نیستند، مالیات بر دارایی، بیشتر بر مردان تاثیر خواهد گذاشت.
- چگونه مالیات بر دارایی و سایر ثروتها، بر مردان و زنان، تاثیر متفاوتی میگذارد؟
تعصبات جنسیتی در مالیاتهای غیرمستقیم نیز به خودی خود غیر مستقیم هستند[1]، و به همین دلیل شناسایی آنها نیز دشوارتر است. در حالی که اغلب گفته میشود مالیاتهای غیرمستقیم سیر نزولی دارند، و بیشتر بر زنان فقیر تأثیر میگذارند، استفاده رایج تر از معافیتها و رتبه بندی صفر برای محصولات مصرفی اساسی، تا حدودی تصویر را پیچیده میکند. با این حال، در مجموع، مالیاتهای مستقیم بر درآمد همچنان پیشروتر از مالیاتهای غیرمستقیم هستند.
- آیا معافیتهایی برای مالیات مصرف (یا فروش) برای کالاهایی وجود دارد که خانوادههای فقیرتر نسبت بیشتری از درآمد خود را صرف آن کنند؟ آیا معافیتهایی وجود دارد که به نفع گروههای ثروتمندتر باشد؟
- مالیات بر فروش چگونه بر بخشهای غیررسمی، و زنان و مردان شاغل در آنها، تأثیر میگذارد؟
- آیا کالاهایی که عوارض گمرکی و تعرفههای تجاری را جذب میکنند، بیشتر توسط مردان مصرف میشود یا زنان؟
تعرفههای کاربری میتواند بهویژه به زیان زنان و دختران باشد. زیرا نابرابریهای جنسیتی در خانوارها وجود دارد به این معنا که نیازهای مردان و پسران بر نیازهای زنان و دختران اولویت دارد. هنگامی که تعرفههای کاربری برای خدماتی مانند بهداشت و آموزش مطرح میشود، میتواند آثار مخربی بر پیامدهای بهداشت و آموزش، برای زنان و دختران داشته باشد.
- آیا پرداختها به صورت تعرفههای کاربر محلی در دادههای درآمد ملی قابل مشاهده است؟
- آیا تحلیلی از تأثیرات تعرفهها از نظر دسترسی به خدمات عمومی بر اساس جنسیت و گروههای درآمدی وجود دارد؟ و در مورد کیفیت آن خدمات؟
چند مثال برای روشن شدن مسائل
بخشودگی یا کاهش مالیات بر سود سرمایه[23]
مالیات بر سود سرمایه بر سود حاصل از خرید و سپس فروش داراییها مانند خانه یا سهام اخذ میشود. اکثر کشورها بر اساس قوانین مالیات بر درآمد خود، سود سرمایه را معاف از مالیات میکنند یا نرخ مالیات را کمتر از نرخ مالیات بر دستمزد، بهره، و یا سایر درآمدها وضع میکنند. مردان به عنوان یک گروه، بیشتر از زنان از روشهای مالیاتی ترجیحی سود سرمایه سود می برند، زیرا آنها عموماً سود سرمایه بیشتری نسبت به زنان دارند. تفاوتهای جنسیتی ظریفتری نیز در رابطه با ریسک پذیری مالی وجود دارد: به دلایل مختلف، از جمله فرهنگ بسیاری از بخشهای مالی که ریسک پذیری مردانه کلیشهای را به عنوان یک هنجار[24]میبینند، میدانند، مردان احتمالا بیشتر چنین ریسکهایی را انجام میدهند و در نتیجه به سود سرمایهای دست مییابند. بنابراین، آنها منفعت بیشتری از روشهای ترجیحی سود سرمایه میبرند.
معافیت مالیات بر درآمد شخصی
در سطح جهانی، اکثریت نیروی کار رسمی را مردان تشکیل میدهند، بنابراین مشوقهای مالیاتی بازنشستگی و پس اندازعمدتاً به مردان تعلق میگیرد. زنانی که در بخش رسمی شاغل هستند، کمتر توانایی پرداخت خدمات حسابداری را دارند و در بسیاری از نقاط جهان سطح تحصیلات پایین تری دارند، به این معنی که کمتر قادر به درک و استفاده از معافیتهای مالیاتی پیچیده هستند. برخی از نمونههای معافیتهای مالیاتی به واسطه تنظیم یک حد نصاب پایه بالاتر به نفع زنان، نسبت به مردان است، اما در تعدادی از کشورها معافیتهای مالیاتی به مردان محدود میشود.[25] مطالعه معافیتهای مالیاتی در ایالات متحده در سال۲۰۱۳ نشان داد که بیش از نیمی از درآمد از دست رفته از طریق معافیتها به یک پنجم ثروتمندترین خانوارها تعلق میگیرد و ۱۷ درصد به یک درصد برتر تعلق میگیرد. تنها ۸ درصد به خانوارهایی که در پایین ترین رتبه پنجم قرار دارند، تعلق گرفت.[26]
اجتناب و فرار مالیاتی
اصطلاح "اجتناب از مالیات" برای توصیف ابزارهای قانونی استفاده میشود که شرکتها یا افراد تا حد امکان مالیات کمتری را پرداخت میکنند. «فرار مالیاتی» برای اشاره به روشهای غیرقانونی برای فرار از پرداخت مالیات استفاده میشود. هر دو تأثیر قابل توجهی بر منابع در دسترس دولتها برای پرداخت خدمات عمومی و تأمین اجتماعی دارند[27]:
- با استفاده از یک شبکه جهانی از پناهگاههای مالیاتی، همانطور که در اسناد پاناما[28] و اسناد پارادایس[29] فاش شده است، ابرثروتمندان حداقل۷/۶ تریلیون دلار را از مقامات مالیاتی پنهان میکنند. طبق تحقیقات آکسفام، این به این معنی است که ۱ درصد صدر ثروتمندترین افراد و کمپانیها ، حدودا از مالیات ۲۰۰ میلیارد دلاری فرار میکنند.
- کشورهای در حال توسعه هر سال حداقل ۱۷۰ میلیارد دلار از درآمدهای مالیاتی از شرکتها و افراد فوق ثروتمند را از دست میدهند.
شبکه عدالت مالیاتی استدلال کرده است که تفاوت بین اجتناب از مالیات و فرار از مالیات، واضح نیست. برای کاهش مالیات، شرکتها از طرحهایی استفاده میکنند که ممکن است در معرض چالش قانونی دوام نیاورد که قماری است که انجام میدهند زیرا در عمل ریسک آن کم است.
هر اصطلاحی که استفاده شود، شیوههای مالیاتی ناعادلانه یا شیوههای تهاجمی، یک موضوع جنسیتی است، زیرا میزان مالیات پرداختی شرکتهای بزرگ و ثروتمندان -که اکثریت آنها را مردان تشکیل میدهند- کاهش می دهد و بودجه بالقوه موجود برای خدمات و تامین اجتماعی را کاهش میدهد، که به طور خاص زنان به آن خدمات اتکا میکنند.
معافیتهای مالیاتی برای حمایت از مالکیت زنان در نپال
در نپال، معافیتهای مالیاتی برای تشویق زنان به ثبت زمین به نام خود وضع شده است.لایحه مالی ۲۰۷۲ (۱۶-۲۰۱۵) معافیت مالیاتی ۲۵ درصدی را برای ثبت سند مالکیت به نام یک زن، وضع کرد. معافیتهای بیشتری بهعنوان مثال برای زنان بیوه (۳۵٪)، زنان ساکن در مناطق دورافتاده کوهستانی (۵۰٪) و کارگران بدون زمین و آزاد شده برای زمینهایی که با وام بانکی خریداری شدهاند (۱۰۰٪) معرفی شدند. همچنین در مواردی که زمین از مالکیت مطلق شوهر به نام زن و شوهر منتقل شود، هزینه های ثبت زمین کاهش مییابد.[30] بر اساس تحقیقات، برداشتهای اجتماعی، موانع اداری بیشتری، که زنان با آن مواجه هستند، و عدم آگاهی زنان روستایی، زنان را همچنان در مالکیت زمین و کنترل واقعی آنها بر زمین، محدود میکند، اما با این وجود، معافیتهای مالیاتی، به روندهای مثبتی در ارتباط با مالکیت زمین توسط زنان، کمک کرده است.
مالیات و اثرات آن بر وقت زنان
اصلاحات مالیاتی میتواند بر تعادل کار با دستمزد و بدون دستمزد، و پیوند بین این دو، تاثیر بگذارد. اگر مشوق مالیاتی به زنان برای تشویق آنها برای ورود به کار با دستمزد، داده شود، این میتواند بر اقتصاد بدون دستمزد و توزیع جنسیتی کار مراقبتی بدون دستمزد تأثیر بگذارد، البته این امر به یکسری عوامل دیگر، مانند هنجارهای اجتماعی نیز بستگی دارد. از طرف دیگر، افزایش مالیات بر محصولات یا خدمات مربوط به کارهای مراقبتی زنان، مانند معرفی هزینههای مهدکودک یا مدرسه، میتواند مدت زمانی را که زنان در کار با حقوق صرف میکنند، افزایش دهد، یا ماهیت کاری را که زنان باید انجام دهند، تغییر دهد. برعکس، کاهش مالیات بر برخی زیرساختها و تجهیزات صرفهجویی در زمان یا نیروی کار که دسترسی به آب را بهبود میبخشد، میتواند وقت زنان را برای جمعآوری آب کاهش دهد، و حتی میتواند منجر به تقسیم بیشتر مسئولیت توسط مردان شود.[31] ارزیابی سیاستهای مالیاتی در مورد کار با دستمزد و بدون مزد، اغلب شامل ارزیابی هزینهها و منافع مالی و زمانی است.[32]
تصمیم گیرندگان چه کسانی هستند و دولت را پاسخگو نگاه میدارند؟
زنان نقش مهمی در تصمیم گیری، مدیریت و پاسخگویی دولت دارند. همه شهروندان همچنین باید بتوانند دولت را به طور کامل برای جمع آوری و استفاده از مالیات پاسخگو نگه دارند - چه کسی آن را پرداخت میکند، چگونه هزینه میشود و چه کسی سود میبرد - و همچنین چه میزان مالیات جمع آوری شده است. با این حال، زنان در حوزههای سیاست مالی مشارکت ضعیفی دارند، و شواهدی وجود دارد که نشان میدهد زنان در فرآیندهای جمعآوری درآمد در برابر تبعیض، ارعاب و اخاذی آسیبپذیرتر هستند.[33] مالیاتها و عوارض اعلان شده ضعیف در پستهای مرزی، همراه با سطح سواد و درک پایین تر فرآیندها، تاجران زن را در مضیقه بیشتری قرار میدهد.
- برای تضمین حداقل سواد مالیاتی در بین زنان و جوانان چه اقداماتی انجام شده است؟
- چه تدابیری برای مشارکت زنان و دختران در سیاست و مدیریت مالیاتی وجود دارد؟
- ماموران مالیاتی چگونه رفتار متفاوتی با زنان و مردان در ارتباط با جمع آوری مالیات دارند؟
- زنان از چه راههایی میتوانند از دولت در مورد مسائل مالیاتی بازخواست کنند؟
آیا ما شواهد مورد نیاز خود را دریافت میکنیم؟
هنوز شواهد کمی در مورد تأثیر جنسیتی مالیات، به ویژه در کشورهای در حال توسعه و در زمینه اقتصادهای تحت سلطه بخش غیررسمی وجود دارد. مطالعات بسیار کمی برای بررسی چنین تاثیری انجام شده است.[34] تحلیل توزیع درآمد تفکیک شده بر اساس جنسیت به روشی تمرکز میکند که در آن کسب درآمد دولت، بر زنان و مردان و همچنین اینکه چگونه زنان و مردان تحت تاثیر تغییرات میزان درآمد مالیاتی کسب شده و اختصاص داده شده به هزینههای عمومی، قرار می گیرند، تاثیر متفاوتی میگذارد. برای مشارکت در هر گونه تجزیه و تحلیل درآمدی به تفکیک جنسیت، دولتها ابتدا باید دادههای فردی مشخص و تفکیک شده، بر اساس جنسیت را در مورد مالکیت زمین، درآمد، مصرف و مالیاتهای پرداختی جمع آوری و منتشر کنند.
- چه دادههایی در مورد مالیاتهای پرداخت شده - به طور کلی، توسط زنان و مردان، بر اساس گروه درآمد و بر اساس بخش اشتغال، در دسترس است؟
- تا چه اندازه جنسیت در مدلهای دولتی یا دانشگاهی که در مورد اینکه چه کسانی مالیاتها را می پردازند و آثار آن را بررسی می کنند، در نظر گرفته می شود؟
- آیا یک فرایند تحت رهبری دولت وجود دارد که از دادهها برای ارزیابی آثار متفاوت مالیات بر مردان و زنان، در چارچوب بودجه ریزی با اولویت عدالت جنسیتی، استفاده کند؟
- آیا دادههای استفاده از زمان[35] وجود دارد؟ و اگر بله، آیا شامل اطلاعات درآمد و اشتغال نیز میشود؟
- آیا زنان، سازمانهای زنان و دانشگاهیان و محققان فمینیست در جمع آوری دادهها و اندازهگیری تاثیرات مالیات بر نابرابری جنسیتی دخیل هستند؟
- - چه تلاشهایی برای تقویت دادهها و تحقیقات پیرامون تاثیرات متفاوت مالیات بر زنان و مردان در حال انجام است؟
آکسفام و شرکا در حال انجام چه کاری هستند؟
آکسفام و شرکا در طرحهای مختلفی دخیل هستند که بر جنسیت ومالیات تاثیر میگذارند. برخی از این موارد در زیر آورده شده است و نشان میدهد که انواع مختلف تعامل چگونه میتواند باشد.
کار برای پشتیبانی از سواد مالیاتی
آکسفام در کنیا و شرکا به بازرگانان غیررسمی زن ، کمک میکنند تا درگیر بودجه شوند. در یک مطالعه تحقیقاتی که انجام شده است، تأثیر جنسیتی که مالیات بر تاجران با حجم تجارتی کوچک در نایروبی دارد را بررسی کرد. نتایج برای ایجاد یک استراتژی کمپین، و همچنین برای ایجاد آگاهی و به اشتراک گذاری یادگیری با مقامات دولتی، استفاده میشود. بازرگانان با حجم تجارتی کوچک میخواهند بهتر بدانند که قوانین کشور از نظر خدماتی که باید در ازای پرداخت حق مجوز ارائه شود، چه میگوید.
طرح تمامیت غنا[36]، انجمن زنان کارآفرین غنا[37] و کریسشین اید[38]، با همکاری زنان کارآفرین در بخش غیررسمی کار میکردند، ، بسیاری از آنها فرآیند مالیات را درک نمیکردند، به ماموران جمع آوری مالیات مشکوک بودند و نمیدانستند که چرا باید مالیات بپردازند. این ابتکار به تغییراتی در «نگرش، آموزش و آگاهی از مالیات» منجر شد، زیرا زنان شروع به درک سیستم، از جمله مسئولیتهای دولت برای استفاده از درآمد جمعآوریشده برای خدمات عمومی کردند.[39]
تعدادی از منابع برای حمایت از این نوع کار وجود دارد که به سازمانهای مدنی کمک میکند تا ظرفیت بهرهمندانشان را بر اساس مالیاتها به طور کلی، و تا حدودی در مورد مالیات و جنسیت به طور خاص، بسازند. این شامل نظارت بر مالیات منصفانه است که روشی برای تحلیل کشور[40] و حمایت از عدالت مالیاتی: ابزاری برای جامعه مدنی[41] (کریسشین اید و سومو) ارائه میدهد. همچنین یک کتاب راهنمای بودجه موسسه کمک به کنشگری (اکشن اید)[42] وجود دارد که برای استفاده توسط کارکنان میدانی و سازمانهای مدنی محلی هست، همراه با ابزارهای اولیه برای تحلیل بودجه و درک اقتصاد سیاسی در سطح محلی، و حمایت از بازتاب در مورد میزان مالیات بر ارزش افزوده که افراد مختلف پرداخت میکنند، درخصوص اینکه آیا مالیاتها منصفانه هستند ؛ و منابع درآمد مالیاتی چیست.[43]
افزایش آگاهی از جنسیت در پلتفرمهای مالیاتی سازمان جامعه مدنی ملی
آکسفام در بسیاری از مناطق و کشورها به عنوان بخشی از ائتلافهای ملی عدالت مالیاتی کار میکند. در برخی موارد، این ائتلافها جنبههای جنسیتی مالیات را بررسی میکنند، اما اغلب این کار را به طور معمول انجام نمیدهند.
پروژه آکسفام «ارتقا حقوق زنان از طریق پاسخگویی درآمد صنایع استخراجی[44]» در جمهوری دومینیکن و زامبیا با هدف حمایت از صدا و اقدام زنان برای تاثیرگذاری بر نحوه استفاده از درآمدهای صنایع استخراجی (EI) برای پاسخگویی به اولویتهای اجتماعی و اقتصادی زنان است. این پروژه از فرآیند یادگیری اقدام جنسیتی[45] برای گرد هم آوردن سازمانهای حقوق زنان و سازمانهایی که بر ارتقای شفافیت درآمد صنایع استخراجی (EI) تمرکز دارند، استفاده میکند. مکمل این فرآیند، بخشهای تحقیقاتی کشوری است که ابعاد جنسیتی و چالشهای مشارکت زنان در فرآیندهای پاسخگویی/مسئولیت اجتماعی درآمد صنایع استخراجی (EI) را بررسی میکند. هدف اصلی این است که زنان و سازمانهای حقوق زنان به پیشتازان برجسته، در بحثهای حمایت از سیاست در مورد شفافیت درآمد صنایع استخراجی (EI) و نحوه سرمایه گذاری این درآمدها تبدیل شوند.
تحقیق برای اطلاع رسانی مالیات و حمایت جنسیتی
آکسفام در ویتنام و شرکای آنها تحقیقاتی را برای ارزیابی تأثیر احتمالی تغییرات در نرخ مالیات بر ارزش افزوده بر زنان و مردان از گروههای درآمدی مختلف انجام دادهاند. این تحقیق به طور خاص با هدف تأثیرگذاری بر بحثهای پیرامون پیشنهادات دولت برای افزایش مالیات بر ارزش افزوده محصولات ضروری انجام شد. اگرچه اغلب این نگرانی وجود دارد که افزایش مالیات بر ارزش افزوده تاثیرات خاصی بر فقیرترین خانوارها، و به ویژه زنان سرپرست خانوار داشته باشد، اما تأثیرات واقعی، متفاوت است و به نحوه وضع مالیات بستگی دارد. این تحقیق با استقبال خوبی از سوی سیاستگذاران، مردم و رسانهها مواجه شده است، اما دولت هنوز تصمیم نهایی در مورد اصلاحات مالیات بر ارزش افزوده را اتخاذ نکرده است.
نظارت بر مالیات منصفانه[46]، یک ابزار ترویج گری مبتنی بر شواهد است که گلوگاههای اصلی را در سیستمهای مالیاتی شناسایی میکند، و شواهدی را برای کار ترویج گری، در سطوح ملی و بین المللی ارائه میدهد. این امکان را برای مقایسه سیاستها و شیوههای مالیاتی کشورهای مختلف با استفاده از روشهای پژوهشی استاندارد و رویکرد پژوهشی واحد، فراهم میکند. این پروژه توسط آکسفام نوویب[47] و شبکه عدالت مالیاتی - آفریقا[48]، با همکاری دفاتر و شرکای آکسفام در کشور در بنگلادش (SUPRO)، پاکستان (Indus Consortium)، سنگال (Forum Civil) و اوگاندا (SEATINI) به وجود آمده است. نظارت بر مالیات منصفانه بر دادهها و تحلیلهای ارائه شده در گزارشهای کشوری که با چارچوب تحقیقاتی مشترک نوشته شده است، استناد دارد. در حال حاضر، این نظارت شامل برخی از جنبههای جنسیتی میشود؛ این موارد برای عرضه ، در اواخر سال ۲۰۱۸، تمدید میشوند.
تحقیقات دیگری توسط بسیاری از اقتصاددانان فمینیست در کشورهای مختلف انجام میشود، از جمله اعضای انجمن بین المللی اقتصاددانان فمینیست[49] و تحقیقاتی که توسط مرکز بین المللی مالیات و توسعه [50]پشتیبانی یا هماهنگ شده است، و همچنین مطالعاتی که شامل گروههایی مانند گروه بودجه زنان بریتانیا[51] میشود.
کمپین ملی
ظرفیت تحقیق و ترویج گری برای مالیات منصفانه (CRAFT) یک برنامه با مدیریت سازمانهای غیر دولتی است که توسط آکسفام نوویب پشتیبانی میشود، و هدف آن دستیابی به سیستمهای مالیاتی پاسخگو، منصفانه و حامی فقرا است. به عنوان بخشی از این طرح، بیش از ۱۳ میلیون مرد و زن در اوگاندا، نیجریه، بنگلادش، مالی و غنا، از طریق آموزش مدنی، در مورد اثرات مضر شیوههای مالیاتی ناعادلانه و ناکارآمد، و مالیاتهای مترقی جایگزین، اطلاع رسانی شدهاند. این کار، به عنوان مثال، با استفاده از برنامههای رادیویی، برنامههای گفتگو، روزنامهها و تلویزیون، انجام شد. برخی از طرحها به طور خاص، زنان را هدف قرار داده بود. در نیجریه، یک جلسه ویژه برای کارگران بخش غیررسمی و به ویژه کارگران زن تشکیل شد. در مالی، در فوریه ۲۰۱۵، یک کمپین یا کاروان جنبش مدنی تشکیل شد که در آن ۲۰۰ زن و جوان به همراه حدود ۱۵۰ مرد شرکت کردند. این کاروان توسط ۱۱ سازمان خبری پوشش داده شد.[52]
در کلمبیا، یک ابتکار «قاعدگی بدون مالیات[53]» تحت عنوان «عدالت مالیاتی[54]»، که پلتفرم عدالت مالیاتی ملی گردآوری شده که فعالان، دانشگاهیان، کارگران و دیگران را متحد میکند، این کمپین بر مالیات بر ارزش افزوده متمرکز شده است که برای محصولات بهداشتی وضع میشود. در نتیجه مبارزات کمپینی موثر، دولت مالیات را از۱۶ درصد به ۵ درصد کاهش داد، که نشان دهنده یک پیروزی بزرگ برای کمپین است.
مؤسسه مذاکرات اطلاعات تجارت آفریقای جنوبی و شرقی[55] (SEATINI) و سایر سازمانهای مدنی در حمایت از اصلاحات سیاست مالیاتی شرکت کردهاند تا اطمینان حاصل کنند که جمع آوری، تخصیص و استفاده درآمد، فراگیر، عادلانه و منصفانه است. آنها همچنین ظرفیت ذینفعان را برای مطالبه پاسخگویی، در سطوح ملی و محلی افزایش دادهاند. این کار بر مردان و زنان تمرکز دارد و ابزارهایی را برای افزایش آگاهی و بسیج عمومی برای اقدام در زمینه مالیات تولید کرده است. [56]
کمپین جهانی
شبکه جهانی عدالت مالیاتی کمپین «روزهای جهانی اقدام» را در مورد عدالت مالیاتی برای حقوق زنان در مارس ۲۰۱۷ راه اندازی کرد. یک راهنمای کمپین همراه با منابع کلیدی برای حمایت از کار سازمانهای جامعه مدنی در کشورهایشان تنظیم شد.[57] این کمپین توسط کارگروه شبکه مالیات و جنسیت، هماهنگ شد.
اولین گردهمایی جهانی در مورد عدالت مالیاتی و حقوق زنان در بوگوتا، کلمبیا در ژوئن۲۰۱۷ برگزار شد، و فعالان، دانشگاهیان و سازمانهای غیردولتی را گرد هم آورد، تا در مورد موضوعاتی از جمله طرحها و ابتکاراتی که در مناطق مختلف انجام شده است، گفتگو شود.[58] بیانیهای از بوگوتا صادر شد و توسط بیش از ۱۵۰ سازمان تایید شده است.[59]
چالشهای حقوقی
مرکز حقوق اقتصادی و اجتماعی (CESR)[60] و شرکای آن یک پرونده حقوقی علیه سوئیس، به دلیل تأثیر مضر نقش این کشور به عنوان گریزگاه مالیاتی بر حقوق زنان، به راه انداختند. متعاقب این شکایت مشترک[61] که همراه با سند اطلاعاتی[62] که توسط مرکز حقوق اقتصادی و اجتماعی (CESR)، الاینس ساد[63]، کلینیک عدالت جهانی دانشکده حقوق دانشگاه نیویورک[64]، نظارت عمومی[65] و شبکه عدالت مالیاتی[66] تهیه شده بود؛ کمیته سازمان ملل که موظف به نظارت بر انطباق با کنوانسیون رفع همه اشکال تبعیض علیه زنان (CEDAW) است، نگرانی خودش را نسبت به آثار منفی سیاستهای رازداری مالی و همکاری مالیاتی کشور سوییس بر توانایی کشورهای دیگر بویژه کشورهایی که منابع مالی کمی دارند بر بسیج حداکثری منابع موجود برای تحقق حقوق زنان در اواخر نوامبر ابراز کرد.[67]
برای اطلاعات بیشتر به کجا مراجعه کنم؟
ActionAid UK (2016) Making Tax Work for Women’s Rights[68]
Buenaventura, M. and Miranda, C (2017) The IMF and Gender Equality: VAT, Bretton Woods Project Christian Aid (2014) Taxing men and women: why gender is crucial for a fair tax system
https://www.brettonwoodsproject.org/wp-content/uploads/2017/04/IMF-and-Gender-Equality-VAT-1.pdf
Christian Aid (2014) Taxing men and women: why gender is crucial for a fair tax system
https://www.christianaid.org.uk/get-involved/resources
Donald, K. (2015) Women’s Rights and Revenues: Why we can’t achieve gender equality without fiscal justice, Center for Economic & Social Rights blog
http://cesr.org/article.php/?id=1710
Elson, D. (2008) Budgeting For Women’s Rights: Monitoring Government Budgets for compliance with CEDAW, UNIFEM
Grown, C. and I. Valodia (eds) (2010) Taxation and Gender Equity: A Comparative Analysis of Direct and Indirect Taxes in Developing and Developed Countries
ICTD blog (2017) Tax Justice for Women’s Rights: The Real Issues in Developing Countries
https://www.taxjustice.net/wp-content/uploads/2013/04/TJF_2015_Women.pdf
Rhodes, Parvez and Harvey (2017) An Economy that Works for Women, Oxfam International.
https://www.ictd.ac/blog/tax-justice-for-womens-rights/
Tax Justice Focus (2015) The Gender Edition (2015); see also the gender page on the Tax Justice Network website
https://www.taxjustice.net/wp-content/uploads/2013/04/TJF_2015_Women.pdf
UK Women’s Budget Group (2017) Gender impact of taxation.
https://wbg.org.uk/wp-content/uploads/2017/03/WBG_briefing_Taxation_pre_Budget-2017_03_07.pdf
UNDP Issues Brief (2010) Gender Equality and Poverty Reduction: Taxation
https://www.undp.org/publications/gender-equality-and-taxation
UN Women (2018) Gender Taxation and Equality in Developing Countries
https://www2.unwomen.org/-/media/files/un%20women/grb/resources/geder-tax-report-fin-web.pdf?vs=3508
© آکسفام فوریه ۲۰۱۹
این راهنمای کوتاه توسط مری-آن استفنسون (گروه بودجه زنان بریتانیا)، کلر کافی و سوزان هیملویت (گروه بودجه زنان بریتانیا) تهیه شده است. گروه بودجه زنان بریتانیا یک سازمان غیرانتفاعی مستقل است که به طور خاص بر بررسی دقیق بودجه بریتانیا متمرکز است. نسخه نهایی این راهنما نیز نظرات تعدادی از کارکنان آکسفام را منعکس می کند.
استفاده از این متن به شرط ذکر کامل منبع، برای اهداف آموزشی و پژوهشی رایگان است. دارنده حق چاپ درخواست میکند که تمام این استفادهها برای اهداف ارزیابی تأثیر، نزد آنها ثبت شود. برای کپی در هر شرایط دیگر، یا برای استفاده مجدد در نشریات دیگر، یا برای ترجمه یا اقتباس، باید مجوز منعقد شود، و ممکن است هزینه ای دریافت شود.
ایمیل Policyandpractice@oxfam.org.uk
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد مسائل مطرح شده در این مقاله، لطفاً با: Clare Coffey CCoffey@Oxfam.org تماس بگیرید.
[1] Grown and Valodia (eds) (2010) Taxation and Gender Equity: A Comparative Analysis of Direct and Indirect Taxes in Developing and Developed Countries
[1] UN Women (2018) Gender, Taxation and Equality in Developing Countries. http://www2.unwomen.org/-/media/files/un%20women/grb/resources/geder- tax-report-fin-web.pdf?vs=3508
[2] See IMF for overview of basic tax principles http://www.imf.org/external/pubs/ft/fandd/2014/12/basics.htm
[3] Mumford (2015) On the Margins, in Tax for Our Times, Fabian Society and Friedrich Ebert Stiftung. https://fabians.org.uk/wp-content/uploads/2015/08/Tax- for-our-Times-July-2015-1.pdf
[4] After Lahey (2011) The ‘Capture’ of Women in Law and Fiscal Policy: The Tax/Benefit Unit, Gender Equality and Feminist Ontologies, in Challenging Gender Inequality in Tax Policy Making: Comparative Perspectives, edited by K Brooks, A Gunnarsson, L Philipps, M Wersig
[5] See Gunnarsson, Schratzenstaller, Spangenberg (2017) Gender Equality and Taxation in the European Union, European Parliament.
[6][6] OECD Observer (2012) How tax can reduce inequality, http://oecdobserver.org/news/fullstory.php/aid/3782/How_tax_can_reduce_inequality.html
[7] Christian Aid (2014) Taxing Men and Women: Why Gender is crucial for a fair tax system, http://www.christianaid.org.uk/images/taxing-men-and-women-gender-analysis- report-july-2014.pdf
[8] KPMG International (2015) 2015 Global Tax Rate Survey, https://assets.kpmg.com/content/dam/kpmg/pdf/2015/11/global-tax-rate-survey-2015-v2-web.pdf
[9] Vazquez Pimental, Macias Aymar & Lawson (2018) Reward Work, Not Wealth. Oxfam https://www.oxfam.org/en/pressroom/pressreleases/2018-01-22/richest-1-percent-bagged-82-percent-wealth-created-last-year
[10] Value-added tax
[11] WTO (2013) World Trade Report 2013, https://www.wto.org/english/res_e/booksp_e/wtr13-2b_e.pdf
[12] UN Women (2018) op. cit.
[13] UN Women (2018) op. Cit.
[14] Berkhout (2016) Tax Battles: the dangerous global race to the bottom on corporate tax, Oxfam, https://d1tn3vj7xz9fdh.cloudfront.net/s3fs-public/bp-race- to-bottom-corporate-tax-121216-en.pdf
[15] FT (2018) Multinationals pay lower taxes than a decade ago, Financial Times. https://www.ft.com/content/2b356956-17fc-11e8-9376-4a6390addb44?segmentid=acee4131-99c2-09d3-a635-873e61754ec6
[16] Vazquez Pimental, Macias Aymar & Lawson (2018) op. cit.
[17] UN (2017) World Mortality Report. http://www.un.org/en/development/desa/population/publications/pdf/mortality/World-Mortality-2017-Data- Booklet.pdf
[18] See here for useful references https://en.wikipedia.org/wiki/Age_disparity_in_sexual_relationships
[19] ILO (2018) Care Work and Care Jobs for the Future of Decent Work. https://www.ilo.org/wcmsp5/groups/public/---dgreports/---dcomm/---publ/documents/publication/wcms_633135.pdf
[20] ILO (2018) op. cit.
[21] ILO (2018) op. cit.
[22] ILO (2018) op. cit.
[23] Preferential tax treatment of capital gains
[24] Nelson (2012) Are women really more risk averse than men? In Global Development and Environment Institute Working Paper 12-05. http://www.ase.tufts.edu/gdae/Pubs/wp/12-05NelsonRiskAverse.pdf
[25] UN Women (2018)
[26] Congressional Budget Office (2013) The Distribution of Major Tax Expenditures in the Individual Income Tax System, https://www.cbo.gov/publication/43768
[27] Vazquez Pimental, Macias Aymar & Lawson (2018) op. cit.
[28] اسناد پاناما مجموعه ای از ۱۱٫۵ میلیون سند محرمانه از دفتر وکالت موساک فونسکا (یکی از پنهان کارترین شرکت های اقتصادی جهان) است که توسط منبعی ناشناس به روزنامه آلمانی زبان زوددویچه تسایتونگ رسیدند. این اسناد که دوره ای ۴۰ ساله را پوشش می دهند شامل ۲۱۴۰۰۰ صفحه سند در ارتباط با پولشویی، فرار مالیاتی و دور زدن تحریم های بینالمللی
[29] اسناد پارادایس یا اسناد بهشت، مجموعه ای بیش از ۱۳ میلیون صفحه اسناد و مدارک الکترونیکی مربوط به سرمایه گذاری در مراکز مالی فراساحلی است که در ۵ نوامبر ۲۰۱۷ به بیرون درز کرد. . نام «اسناد بهشت» بازتاب اصطلاح گریزگاه مالیاتی یا «بهشت مالیاتی» می باشد
[30] IOM (2016) Barriers to Women’s Land and Property Ownbership in Nepal, International Organisation for Migration. https://www.iom.int/sites/default/files/our_work/DOE/LPR/Barriers-to-Womens-Land-Property-Access-Ownership-in-Nepal.pdf
[31] See Rost and Koissy-Kpein (2017) Infrastructure and Equipment for Unpaid Care Work: Household survey findings from the Philippines, Uganda and Zimbabwe. 2017 Household Care Survey Report. Executive summary. Oxfam
[32] UNDP (2010) Issues Brief: Gender Equality and Poverty Reduction: Taxation, 2010, http://www.undp.org/content/undp/en/home/librarypage/womens- empowerment/taxation-note.html
[33] Joshi (2017) Tax and gender in developing countries: what are the issues? ICTD. https://opendocs.ids.ac.uk/opendocs/bitstream/handle/123456789/13066/ICTD_SumBrief%236_OnlineNew2.pdf?sequence=1&isAllowed=y
[34] Birchall & Fontana (2015) The gender dimensions of expenditure and revenue policy and systems. The most comprehensive study is Grown and Valodia (2010) op. cit., and there are individual country studies.
[35] Time-use data
[36] The Ghana Integrity Initiative
[37] The Ghana Association of Women Entrepreneurs
[38] Christian Aid
[39] Carroll (2011) Taxing Ghana’s Informal Sector: the experience of women. https://www.christianaid.org.uk/sites/default/files/2017-08/taxing-ghana-informal- sector-november-2011.pdf
[41] Tax Justice Advocacy: A Toolkit for Civil Society (Christian Aid and Somo)
[42] ActionAid budget handbook
[44] Promoting Women’s Rights through Extractive Industries Revenue Accountability
[45] Gender Action Learning process
[46] The Fair Tax Monitor
[47] Oxfam Novib
[48] Tax Justice Network-Africa
[49] The International Association for Feminist Economics
[50] The International Centre on Tax and Development
[51] The UK Women’s Budget Group
[52] https://maketaxfair.net/craft-progress-report-2013-2015/
[53] Menstruación libre de impuestos (tax-free mestruation)
[54] Justicia Tributaria
[55] The Southern and Eastern Africa Trade, Information and Negotiations Institute (SEATINI)
[56] http://www.seatiniuganda.org/programs/financing-for-development-tax-justice.html
[57] https://www.globaltaxjustice.org/en/action/global-days-action-taxjustice-women%E2%80%99s-rights
[58] https://www.globaltaxjustice.org/en/latest/tax-justice-womens-rights-convening-bogota-colombia
[59] https://www.globaltaxjustice.org/sites/default/files/EN_Bogota-Declaration-Tax-Justice-for-Womens-Rights.pdf
[60] Center For Economic & Social Rights (CESR)
[61] http://www.cesr.org/sites/default/files/downloads/switzerland_cedaw_submission_2nov2016.pdf
[62] http://www.cesr.org/sites/default/files/downloads/switzerland_factsheet_2nov2016.pdf
[63] Alliance Sud
[64] Global Justice Clinic of NYU Law School
[65] Public Eye
[66] Tax Justice Network
[67] http://www.cesr.org/switzerland-held-account-cost-tax-abuse-women%E2%80%99s-rights
[68] https://actionaid.org