تفاوت مقاومت مدنی و نافرمانی مدنی

مقاومت مدنی و نافرمانی مدنی دو رویکرد اعتراضی هستند که از طریق نقض قوانین و قواعد، به بیان اعتراضات اجتماعی و سیاسی می‌پردازند. در نافرمانی مدنی، افراد به صورت غیرخشونت‌آمیز و با اعتقاد به ناروا و ناعادلانه بودن قوانین، اقدام به نقض آن‌ها می‌کنند و آماده هستند مجازات‌های احتمالی را بپذیرند. در این روش، علنی و قابل رویت بودن نقض قوانین اهمیت دارد تا به نمایش گذاشتن بی‌آبرویی‌ها و بی‌عدالتی‌های جامعه منجر شود.

در مقابل، مقاومت مدنی نیازمند سازمان‌دهی و برنامه‌ریزی است و افراد به صورت گروهی یا سازمان‌یافته، اقداماتی را برای اعتراض و تحقق اهداف خود انجام می‌دهند. مقاومت مدنی ممکن است شامل نافرمانی مدنی باشد، اما این دو رویکرد به صورت تعاملی و پیوسته در کنار هم قرار نمی‌گیرند و هر کدام دارای ویژگی‌ها و معیارهای خاص خود هستند.

نمونه‌ای از نافرمانی مدنی توسط هنری دیوید ثورو در سال 1846، که به دلیل امتناع از پرداخت مالیات سرانه به زندان رفت، نشان‌دهنده عملکرد افراد برای انجام اعتراض‌های غیرنظامی است. تاکنون، نوشته‌ها و اقدامات ثورو برای مردمان جهانی الهام‌بخش بوده‌اند و آن‌ها را به بهره‌برداری از نافرمانی مدنی به عنوان بخشی از مبارزات خود برای مبارزه با بی‌عدالتی در داخل و خارج از کشورهایشان ترغیب کرده‌اند.

هکتیویسم دیجیتال

هکتیویسم دیجیتال یک اصطلاح و عمل است که در دهه ۱۹۹۰ میلادی شکل گرفت و به معنای استفاده از فناوری‌های دیجیتال برای پیگیری اهداف سیاسی جمعی است. همانطور که در این متن بررسی می‌شود، هکتیویسم شکل‌های مختلفی دارد.

برای بسیاری از افراد، هکتیویسم به عنوان یک فعالیت سیاسی جذاب است زیرا فعالان می‌توانند به صورت ناشناس و فردی، بدون نیاز به پاسخگویی به ساختار جنبش گسترده‌تر، در مبارزه سیاسی شرکت کنند. علاوه بر این، هکتیویسم اغلب به طور جداگانه از اهداف سیاسی جمعی ظاهر می‌شود و در بسیاری از مواقع به صورت آزاردهنده آنلاین یا به عنوان فعالیت‌های مجرمانه سازمان‌یافته ظاهر می‌شود تا به سازماندهی مؤثر یک جنبش کمک کند.

بیش از بیست سال پیش، نائومی کلاین، فعال و نویسنده‌ای کانادایی، اظهار کرد که اگر افرادی که هکتیویسم را اجرا می‌کنند، با کمپین‌های بین‌المللی گسترده‌تر حقوق بشر هماهنگ شده و با آنها همراه باشند، این شیوه مبارزاتی می‌تواند مشروعتر و مؤثرتر عمل کند. او در سال ۱۹۹۸ نوشت:

"تصور کنید هکرهای کامپیوتری، کله‌شق‌های دنیای شبکه، ناگهان به فعالان سیاسی پایبند اصول و معتقد تبدیل می‌شدند؛ این اتفاق در صورتی رخ می‌دهد که این افراد علاوه بر شکستن حصارهای امنیتی و نفوذ، مأموریت دیگری هم داشته باشند، به جز اینکه فقط ثابت کنند هوشمندتر از کسی هستند که سیستم کامپیوتر شما را طراحی کرده، بلکه اهداف آنها بخشی از کارزارهای بین‌المللی و سازمان‌یافته حقوق بشری باشد و به طور کاملاً حساب‌شده انتخاب شده باشد."

مطمئناً، فعالان اجتماعی و مبارزان می‌توانند از اینترنت به عنوان بخشی از جنبش مبارزاتی خود برای تغییر اجتماعی استفاده کنند - مانند دوران انقلاب سودان، که در آن فعالان عکس‌های پروفایل فیسبوک و توییتر خود را به رنگ آبی تغییر دادند تا همبستگی خود را با فعالان سودانی نشان دهند، یا در طول انقلاب مصر در سال ۲۰۱۱ که در آن فعالان از فیسبوک برای هماهنگی و سازماندهی رویدادها استفاده کردند.

اما هکتیویسم به همان اندازه‌ای که در بیست سال گذشته انجام شده است، اغلب تأثیرات مذکور را نداشته است. بیایید به طور خاص به سه شکل هکتیویسم نگاهی بیندازیم: دسترسی به اسناد خصوصی و انتشار آنها، نقض سرویس توزیع شده یا محروم‌سازی سرورها از سرویس و در آخر داکسینگ یا افشای اطلاعات.

اریکا چنوویث، استاد علوم سیاسی دانشگاه هاروارد، یکی از پژوهشگران و محققانی است که با تحقیقات و مطالعات خود در مورد کارزارها و جنبش‌های مختلف در سراسر جهان از گذشته تا به امروز به نتیجه رسیده است که نافرمانی مدنی علاوه بر اینکه یک انتخاب اخلاقی است، می‌تواند راهی بسیار مؤثر برای مبارزه باشد. او با ارائه الگویی به این باور است که برای ایجاد تغییرات سیاسی، تنها ۳/۵ درصد از جمعیت که فعالانه در مبارزات و اعتراضات غیرخشونت‌آمیز شرکت می‌کنند و این راه را پیگیری می‌کنند، قادر به دستیابی به پیروزی و موفقیت هستند. چنوویث همراه با ماریا استفان، پژوهشگر "مرکز بین‌المللی مبارزه خشونت‌پرهیز"، آثاری با موضوع مقاومت مدنی و جنبش‌های اجتماعی در بازه زمانی ۱۹۹۰ تا 2006 مورد مطالعه قرار دادند. هدف آنها، به گفته چنوویث، از این تحقیق و مطالعه جامع این بود که "راهبرد مقاومت خشونت‌پرهیز را به خوبی ارزیابی کنند.

برچسب‌ها:

  • مقالات