صدای انقلاب: قدرت موسیقی و هنر در جنبش‌های اجتماعی

اجرای زنده موسیقی می‌تواند به عنوان یک فضای گردهمایی مناسب عمل کند که از طریق آن جنبش‌ها قادر خواهند بود افراد را جذب کرده و به بسیج مردمی متصل کنند. در سال ۱۹۹۹، در شب سال نو در صربستان، یک کنسرت راکی توسط فعّالان دانشجویی در بلگراد برگزار شد. این اقدام در نگاه اول ممکن است به نظر یک عمل غیرانقلابی برسد، اما در واقع این کنسرت یک نمایش نادر از نافرمانی و مخالفت با حکومت تک‌حزبی بود که به دلیل جنبش‌های انقلابی و عصیانگرانه‌اش، موسیقی راک را ممنوع کرده بود. چند ماه پیش، شبهنظامیان سلوبودان میلوشویچ، دیکتاتور صرب، آلبانیایی‌های کوزوو را کشتار کرده و در پاسخ، ناتو بلگراد را بمباران کرده بود. هزاران نفر در این کنسرت شرکت کردند و در آن، اجرا‌کنندگان راک و کمدین‌ها به سرزنش رژیم میلوشویچ و از مردم خواستند که حمایت خود را از سیاستمداران مخالف علنی نشان دهند. در نیمه‌شب نزدیک، برگزارکنندگان با نمایش تصاویر و خواندن نام‌های سربازان صرب کشته شده در جنگ‌های بالکان، هوای جشن را آرام کردند و به طور علنی از میلوشویچ و رژیمش به دلیل عدم پاسخگویی و مسئولیت‌پذیری در قبال این کشته شدگان سخن گفتند. سرجا پوپوویچ، رهبر دانشجویان، توضیح داد که هدف از این شب، به مردم گفتن بود که کار کنند تا در سال نوی بعدی ارتدکس، دلایلی برای جشن نگرفتن داشته باشیم و زندگی در صربستان بالاخره پیروز شود.

همچنین، خواندن آواز می‌تواند ترس را در میان معترضان، گذرانان عابر، و کارگران اعتصابی کاهش دهد که ممکن است از حملات نیروهای امنیتی یا اقدامات تلافی حکومت مترسیده باشند. به عنوان مثال، در انقلاب اکتبر لبنان در سال ۲۰۱۹، در میان آهنگ‌ها و سرودهایی که به شکل خودجوشی توسط تظاهرکنندگان برای آرامش نوزادی پانزده‌ماهه و "بچه کوسه" اجرا می‌شد، آهنگی با عنوان "مادرش" نیز خوانده شد که به دلیل گرفتاری در ترافیک گسترده‌ی مردمی، این اجرا معطوف به مادر آن نوزاد بود.

همچنین، بسیاری از آثار هنرمندان نیز یادآور انقلاب‌هایی هستند که در رسیدن به اهداف خود ناکام مانده‌اند. به عنوان مثال، هنرمند آوانگارد مصری به نام لیلا سلیمان نمایش‌هایی را درباره قیام ۲۵ ژانویه ۲۰۱۱ در مصر خلق و کارگردانی کرد و به مدت ۱۸ روز در میدان تحریر به روی صحنه رفت. این نمایش‌ها سازماندهی انقلابی جنبش فمینیستی قیام ۲۰۱۱، اتحاد مردمی برای مبارزه برای اجتماعی بیش از مرز و نشان دادن زندان و شکنجه مخالفان توسط رژیم نظامی را تصویر می‌کشید. همچنین، نمایش موزیکال "ما در قاهره زندگی می‌کنیم" که توسط تئاتر هنر رپرتواری در کمبریج ماساچوست تولید شده بود، نیز به طور مشابه امیدهای انقلابیون جوان مصر را به تصویر می‌کشید. در این اثر، نمایشنامه‌نویسان دانیل و پاتریک لازور به بررسی هنر خیابانی در میدان تحریر می‌پردازند و شعارها، پوسترها، بنرها و رسانه‌های جمعی را به عنوان نقاشی‌های نمایشی نشان می‌دهند و ترانه‌هایی درباره انقلاب و مخالفت با انقلاب اجرا می‌کنند.

البته هنر و موسیقی می‌توانند نقش‌های متنوعی در جامعه داشته باشند، از جمله ابزار وفاداری و تمجید از رهبران خودکامه. موسیقی و شعر ملی‌گرایانه و تکچهره‌نگاری‌ها اغلب در برانگیختن احساسات وفاداری به نخبگان حاکم نقش دارند. به عنوان مثال، نومی دیو، موسیقی‌دان، توضیح می‌دهد که چگونه نوازندگان و هنرمندان در گینه، حتی پس از مرگ دیکتاتور سکوتوره، به خاطر نوشتن آهنگهای ستایش‌آمیز برای وی، معروف می‌شدند. بنابراین هنر و موسیقی می‌توانند هم در مخالفت و هم در وفاداری به نظام نقش داشته باشند. به دلیل قدرت فرهنگی بیان حقیقت از طریق موسیقی، ادبیات و هنرهای تجسمی، اکثر رژیم‌های اقتدارگرا مانند روزنامه‌نگاری و روزنامه‌نگاران، بر شخصیت‌های فرهنگی نظارت می‌کنند و آثار خلق شده توسط آنها را سانسور می‌کنند. به عنوان مثال، در یکی از کشورهای خاورمیانه، رهبر این کشور شعر باید پیشرو را ممنوع کرده و هنرمندان را به زندان می‌اندازد و مدعی است که کاروان انقلاب باشد. البته کمتر کسی انتظار دارد که هنر خیابانی، هنر دگراندیش و یا آهنگهای اعتراضی به تنهایی تغییری ایجاد کنند. اما این نوع هنرها و آثار هنری می‌توانند مخزنی مشترک از شناخت و معرفت ایجاد کرده و روایت‌های مخالف و هنجارشکنانه را تقویت کنند و اقدامات سایر کنشگران را تکمیل نموده و به آنها جسارت ببخشند. اغلب از هاوارد زین، یک چپگرای آمریکایی نقل می‌شود که می‌گوید: "آنها اسلحه دارند، ما شاعران را". بنابراین ما هستیم که پیروز خواهیم بود.

اریکا چنوویث، استاد علوم سیاسی دانشگاه هاروارد، یکی از پژوهشگران و محققانی است که با تحقیقات و مطالعات خود در مورد کارزارها و جنبش‌های مختلف در سراسر جهان از گذشته تا به امروز به نتیجه رسیده است که نافرمانی مدنی علاوه بر اینکه یک انتخاب اخلاقی است، می‌تواند راهی بسیار مؤثر برای مبارزه باشد. او با ارائه الگویی به این باور است که برای ایجاد تغییرات سیاسی، تنها ۳/۵ درصد از جمعیت که فعالانه در مبارزات و اعتراضات غیرخشونت‌آمیز شرکت می‌کنند و این راه را پیگیری می‌کنند، قادر به دستیابی به پیروزی و موفقیت هستند. چنوویث همراه با ماریا استفان، پژوهشگر "مرکز بین‌المللی مبارزه خشونت‌پرهیز"، آثاری با موضوع مقاومت مدنی و جنبش‌های اجتماعی در بازه زمانی ۱۹۹۰ تا 2006 مورد مطالعه قرار دادند. هدف آنها، به گفته چنوویث، از این تحقیق و مطالعه جامع این بود که "راهبرد مقاومت خشونت‌پرهیز را به خوبی ارزیابی کنند.

برچسب‌ها:

  • مقالات