
بسیاری از فعالان مدنی از جمله فعالان حوزه زنان، LGBTQ+، افراد دارای معلولیت، اتنیکی، قومی و مذهبی تمرکزشان را بر آموزش، آگاهیبخشی به جامعه یا مبارزه با باورهای غلط و بلندکردن صدای افراد به حاشیه راندهشده گذاشتهاند. اموری مهم که بدون آن مطمئن نمیتوان رویای جامعه برابر را ساخت اما آن چیزی که کمتر به آن توجه شده نقش بودجه در ایجاد ساختارهای برابر است.
ناامنی اقتصادی بخشی از چرخه آسیب زنان است که اغلب ناشی از تبعیض در اشتغال و تحصیل است. فقر منجر به استانداردهای پایین در سلامت میشود و قدرت تصمیمگیری افراد را محدود میکند و فرصتهای اندک زنان برای بیرون کشیدن خود از فقر، این ضررها را بزرگتر هم میکند. زنان در بسیاری از کشورها داراییهای کلیدی مانند خانه خانوادگی، دارایی و حقوق تصمیمگیری در مورد استفاده از درآمد را کنترل نمیکنند و این فرصتهای شکستن چرخه فقر را بیشتر محدود میکند.
همین امر برای گروههای مختلف به حاشیهرانده شده در یک جامعه صادق است. خروج این گروهها از این چرخه معیوب بدون ایجاد ساختاری که نیازها و ضعفهای این گروهها را ببیند و جامعه را به جای اینکه تنها برای مردان بسازد، برای همه این افراد مجهز کند، ممکن نیست.
برنامه بودجه یک کشور تعیین می کند که چگونه بودجه عمومی جمع آوری میشود، چگونه از آنها استفاده میشود و چه کسانی از آنها سود میبرند. در یک جامعه برابر همه گروههای جامعه از بودجه سود میبرند و نیازهایشان در جامعه دیده میشود. بنابراین تا بودجه یک کشور براساس نیازهای گروههای مختلف یک جامعه طراحی نشود، حقوق برابر افراد هم محقق نخواهد شد. با این نگاه بودجهبندی متناسب با جنسیت باید بخشی از هر نوع فعالیت مدنی باشد.
این سیستم به معنی بودجههای مجزا برای زنان یا تساوی بودجه برای زنان و مردان و جامعه LGBTQ+ نیست، بلکه بودجههایی هستند که موقعیتها و نیازهای متفاوت گروههای مختلف جنسیتی جامعه را تشخیص میدهند و هدفشان ترویج برابری جنسیتی است.
بودجهریزی متناسب با جنسیت میخواهد مطمئن شود جمعآوری و تخصیص منابع عمومی به روشهایی انجام شود که در از بین بردن تبعیضها اثربگذارد و کمک کند افراد از گروههای مختلف توانمند شوند. درست است که «بودجهبندی متناسب با جنسیت» از دل بررسی فعالیت زنان برای پیدا کردن شکافهای جنسیتی بوجود آمد اما خیلی زود نیازهای گروههای مختلف را دربرگرفت. چون زنان عضو گروههای به حاشیهرانده شده هستند.
تجزیه و تحلیل بودجه جنسیتی میتواند تفاوتهای موجود در جامعه را برجسته کند و در نتیجه اثربخشی، کارآیی، پاسخگویی و شفافیت سیاستهای دولت را بالا ببرد. تصور کنید پارک بازی در محلهای میخواهد ساخته شود. در بودجهبندی معمولی از کودکان محله نظرسنجی میشود که چه نوع بازیها و ورزشهایی را ترجیح میدهند در پارکشان داشته باشند و براساس رای اکثریت و بودجه موجود برخی از این بازیها ساخته میشود. در بودجهبندی متناسب با جنسیت دیگر کودکان تنها به دختر و پیر تقسیم نمیشوند بلکه تواناییها و نیازهای دیگر آنها هم درنظر گرفته میشود. تصور کنید سه کودک از میان صد کودک روی ویلچیر هستند و دو کودک نابینا. بودجهبندی متناسب با جنسیت نیازهای این کودکان را به عنوان فکتوری در تحلیل بودجه وارد میکند و در نهایت باعث میشود آن پارک بازی برای بخشهای بیشتری از جامعه قابل استفاده باشد.
پیشینه
سازمان ملل متحد از سال ۱۹۹۷ بخش زنان سازمان ملل متحد از طرحهای بودجهبندی پاسخگوی جنسیتی (GRB) در بیش از۴۰ کشور حمایت کرده است. آژانسهای مختلف سازمان ملل متحد، دبیرخانه کشورهای مشترک المنافع، موسسه تحقیقات توسعه بین المللی و کمیسیون اقتصادی، از دیگر سازمانهایی هستند که به کمک کردند ارتباط بین بودجهبندی متناسب با جنسیت و اهداف هزاره سازمان ملل مشخص و تبیین شود.
امروز اتریش اولین کشور جهان است که بودجهبندی متناسب با جنسیت را الزام قانونی کرده و همه سازمانها و نهادها موظفند بودجهشان را با توجه به نیاز گروههای مختلف تعیین کنند.