
آیا وعده کاشت یک میلیارد درخت امکانپذیر است؟
مشکلات
دولت ابراهیم رئیسی با برگزاری نشستی یا حضور دستگاههای مختلف با معرفی «طرح نهضت جهادی تولید و کاشت یک میلیارد اصله نهال» اعلام کرد طی چهار سال یک میلیارد درخت در کشور کاشته میشود. بر اساس این طرح با ۳۰ میلیون اصله نهال شروع خواهد شد و تا سال آینده به ۲۵۰ میلیون اصله نهال خواهد رسید. جواد ساداتینژاد، وزیر جهاد کشاورزی، رسما کمیته علمی ستاد مردمی کاشت یک میلیارد درخت را به دبیری رئیس مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور تشکیل داده است.
این خبر در حالی مطرح میشود که ابهامات فراوانی پیرامون آن وجود دارد.
روزنامه شرق در مطلبی به گوشههای پنهان این ماجرا پرداخته است. این روزنامه به نقل از فاطمه سفیدکن، استاد مؤسسه پژوهشی سازمان جنگلها و مراتع مینویسد: برای توسعه جنگل چند پارامتر مهم را باید مدنظر داشته باشیم؛ اول اینکه توسعه جنگل کجا اتفاق بیفتد؟ در واقع کجا پتانسیل این را دارد که به صورت طبیعی با بارندگیهایی که وجود دارد به جنگل تبدیل شود، چون نمیتوان این درختها را مرتب آبیاری کرد.
به گفته این کارشناس محیط زیست، باید بررسی کرد هرکدام از این مناطق دارای پتانسیل کدام گونههای درختی مناسب و سازگار است؟ در واقع جنگلکاری که در استان گیلان میکنیم با آنچه در چهارمحال و بختیاری یا اصفهان انجام میشود، متفاوت هستند؛ بنابراین باید گونههای مخصوص منطقه معرفی شوند.
در بخشی دیگر از این گزارش آمده است: تأمین نهال به اندازه کافی است؛ یعنی برای گونه مورد نظر باید بتوان به اندازه کافی نهال در داخل تولید کرد، چراکه واردات نهال اصلا درست نیست و بسیار غیرعلمی است. باید با گونههای بومی جنگلسازی کنیم. وقتی حرف از یک میلیارد درخت است، یعنی باید از پیش یک میلیارد نهال را از بذر مناسب تولید کرده باشیم.
این استدلالات در حالی مطرح میشود که پیش از این نیز بارها چنین طرحهایی اجرا شد و به نتیجه نرسید. در دولت اکبر هاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی و احمدینژاد هم چنین طرحهای با ابعادی به مراتب کوچکتر انجام شد اما تعداد زیادی از نهالهای کاشته شد خشک شدند.
ایران دارای اقلیم خشکی است و باید در نظر داشت حتی کاشت نهالهای سازگار با محیط هم ممکن است بر اثر خشکسالی دچار بحران شوند. در این شرایط به نظر میرسد دولت پیش از ارائه این طرح هیچگونه برنامهریزی نکرده است.
در همین رابطه، محمد درویش، کارشناس منابع آب و محیط زیست معتقد است این طرح قطعا به شکست خواهد انجامید.
به گفته او علت اصلی شکست طرحهای درختکاری در ایران این است که سازمان متولی این کار قدرتش را ندارد که دستکم 10 سال منطقه درختکاری و بذرپاشیشده را به کمک جامعه محلی قرق کند و تا زمانی هم که نتواند قرق کند این طرحها عملا با شکست روبهرو خواهد شد و تا زمانی که آنها نتوانند با جامعه محلی تعامل کنند و برایشان معیشت جایگزین معرفی کنند و آنان را همراه کنند خبری از موفقیت نیست.
در این شرایط این نگرانی وجود دارد که اجرای طرحی بزرگ در این ابعاد ممکن است دلایل فسادآمیزی داشته باشد که اینطور با سرعت در حال پیگیری است. شاید اگر دولت در سال اول خود یک طرح کوچکتر را اجرایی کرده بود و نتیجه آن را بررسی میکرد، امروز شرایط به گونهای بود که کارشناسان هم با آن همسو میشدند. نبود تجربه لازم برای این اقدام نگرانی فعالان محیط زیست در شکست این طرح و اتلاف منابع مالی آن را افزایش داده است.