
کارتنخوابی در ایران قربانی میگیرد
راهحل طرح
در اکثر کشورهاید توسعه یافته شهرداریها و نهادهای حمایتی از این قبیل مراکز را تجهیز میکنند و شهرداریها به طور جدی پیگیری میکنند تا خیابانهای شهر پر از کارتنخواب نشود. وظیفه دولت آن است که برای این قبیل افراد امکانات زیست اولیه را فراهم کند. خصوصا که جمعاوری این افراد برای حفظ امنیت جامعه و بهبود زیست شهری هم ارزشمند است.
مشکلات
انتشار خبری در روزهای اخیر در مورد مرگ یک کارتن خواب بر اثر آتشسوزی، موجی از واکنشها به همراه داشت.
به نوشته همشهری، روز اول اسفند تیم جنایی با یافتن جسد سوخته مردی جوان مواجه شدند. بررسیها نشان داد که او یک کارتن خواب بوده و با استفاده از ضایعات و کارتن، اقدام به روشن کردن آتش کرده تا خودش را گرم کند. بهنظر میرسید وی هنگام روشن کردن آتش، دچار بیاحتیاطی شده و خودش نیز در میان شعلههای آتش گرفتار شده و جانش را از دست داده است.
زمستان امسال یکی از نگرانیها، شرایطی بود که برای افراد بیخانمان یا مشهور به کارتنخواب قرار بود رخ دهد. خصوصا که به نظر میرسد شهرداری برنامه جدی برا یان قبیل افراد ندارد.
تا پیش از این اماکنی موسوم به گرمخانه ساخته شده بود که افراد بیخانمان میتوانستند به آنجا مراجعه کنند تا شب را به صبح برسانند. در این اماکن، فرد فرصت استحمام و حصضور در یک محیط نسبتا امن را مییافت تا خودش را بازیابی کند. حتی گاهی افراد بیمار و یا نیازمند به حمایت، در این جمعها به افراد یا گروههایی که حمایت اجتماعی فراهم میکنند را معرفی میکنند.
اما سال گذشته خبری منتشر شد که برخی از گرمخانهها از جمله گرمخانه خاوران به مرکز ماده 16 تغییر کاربری داده است.
مرکز ماده 16 محلی است که در آن معتادان متجاهر جمعآوری میشوند.
ایسنا در این مورد نوشت: خوشبختانه توانستیم ۱۲۰۰ معتاد متجاهر را جمع آوری کنیم و موافقت بهزیستی برای تغییر کاربری گرمخانه خاوران را دریافت کنیم که از یک هفته قبل این اتفاق افتاده و قرار است گرمخانه خاوران به کمپ ماده ۱۶ تبدیل شود.
با توجه به اینکه این گرمخانه بزرگترین گرمخانه تهران محسوب میشد، تغییر کاربری آن عملا امکان پذیرش افراد بیشتر را میگرفت.
به عبارت دیگر شهرداری به جای اینکه دامنه حمایت از گروههای آسیبپذیر را افزایش دهد و به ساخت ساختمانهای جدید برای معتادان در کنار افراد بیخانمان بپردازد، با تغییر کاربری یکی به دیگری بحران جدیدی ایجاد میکند.
شاید اگر آن کارتنخوابی که به دلیل تلاش برای برافروختن آتش و گرم کردن خدش در آتش سوخت، گرمخانهای در نزدیکی خود میشناخت که بتواند شب را تا صبح انجا بگذراند، این فاجعه رخ نمیداد.