
کارزار درخواست مجازات فرمانده انتظامی چابهار به دلیل تجاوز به دختر بلوچ
در فرایند آزار جنسی، رابطه قدرت میان فرد آزارگر و آزار دیده نقش پر رنگی بازی میکند. به بیان گویاتر شاید بتوان ادعا کرد تا وقتی در رابطه میان دو یا چند فرد، فرادستی یا دست کم احساس فرادستی و فرودستی وجود نداشته باشد، کمتر میتوانیم شاهد بروز انواع خشونت جنسی باشیم.
سوء استفاده از قدرت سیاسی برای آزار جنسی شهروندان، از انواع رایج این دست از خشونتها است که در جوامع با حکومتهای غیر شفاف امکان بروز آن بیشتر میشود.
جمعه ۲۵ شهریور ۱۴۰۱، پایگاه خبری بلوچ «حال وش» فاش کرد: «سرهنگ (ابراهیم) کوچک زایی فرمانده انتظامی شهرستان چابهار، در جریان بازجویی دختر نوجوان مظنون به قتل زن ساکن یکی از روستاهای همین شهرستان، به او تجاوز کرده است.»
به نوشته این رسانه، قتل زن جوانی که به بازجویی و تجاوز به دختر ۱۵ ساله انجامیده، بیش از سه ماه قبل یعنی در روز ۲۳ تیر ماه سال جاری انجام شده و جسد مقتول در یکی از ساختمانهای در حال ساخت این روستای نزدیک منزل او رها شده است.
حال وش در مورد دلیل مظنون شدن پلیس به این کودک نوشت: «از آن جا که مقتول به خانه همسایهها رفت و آمد داشته، پلیس این همسایهها را بازجویی میکند. پس از مرحله نخست بازجویی، مجددا در نوبت دوم در روز پنجشنبه، دهم شهریور ماه، بازجویی یکی از خانوادههای روستا، مستقیماً توسط فرمانده انتظامی چابهار شده است.»
به نوشته حال وش، پس از پایان این بازجویی که بیش از دو ساعت هم طول کشیده، دختر نوجوان به پدر و مادر خود میگوید توسط سرهنگ کوچک زایی، فرمانده انتظامی چابهار مورد تجاوز قرار گرفته است؛ تجاوزی بر اساس گزارش رسانهها، پیش از آن هم «دست کم دو بار» توسط سرهنگ کوچک زایی، علیه همین کودک ۱۵ ساله و در سکوت انجام شده است.
تجاوز به این کودک بر اساس اطلاعات منتشر شده در این رسانه بلوچ، بعد از آن انجام شده که سرهنگ کوچک زایی به بهانه ضرورت «بازرسی بدنی» دختر نوجوان، از او خواسته که «عریان» شود.
خانواده کودک مورد تجاوز قرار گرفته، در گام نخست از کوچک زایی، فرمانده انتظامی چابهار به دادگاه شکایت میکنند؛ شکایتی که نه تنها به آن رسیدگی نشد، که به تهدید و فشار دستگاههای امنیتی سیستان و بلوچستان علیه خانواده هم انجامید.
امکانات محدود در خدمت هدف مشخص
از آن پس، فعالان مدنی شهرستان چابهار تلاش کردند با استفاده از شبکههای مجازی، به اطلاع رسانی در مورد این تجاوز بپردازند.
فعالان مدنی در شبکههای مجازی دو خواست را مطرح کردند:
۱-بازتاب تجاوز فرمانده انتظامی چابهار در رسانههای فارسی
۲- درخواست از مسئولان برای رسیدگی عادلانه به این پرونده و مجازات عامل و یا عاملان
محتواهایی که در ادامه این فعالان در صفحات مجازی خود منتشر کردند، حاکی از ناموفق بودن آنها در رسیدن به اهداف خود در گام نخست بود. دو دلیل عمده عدم موفقیت در این مرحله برای پوشش رسانهای این و بعد رسیدگی به پرونده تجاوز سرهنگ کوچک زایی به دختر ۱۵ ساله بلوچ، اولاً محدودیت «عرفی» در بیان دقیق روایت این تجاوز، و بعد فشار دستگاههای امنیتی برای سکوت در این مورد بود.
رسانه بلوچ حال وش، در پایان خبری که دو هفته پیش در این مورد منتشر کرد نوشت: «مجموعه حال وش به دلیل ملاحظات اخلاقی و عرفی منطقه و همچنین احتمال وقوع مشکلات دیگر برای قربانیان این جنایت، از علنی کردن هویت اشخاص در این گزارش اجتناب کرده است اما با این وجود حاضر هستیم برای پیگری این موضوع جزئیات دقیق این جنایت را در اختیار مراجع ذی صلاح و رسانهها جهت اطلاع رسانی عمومی قرار بدهد.»
همین ملاحظات اخلاقی و عرفی باعث شد، دیگر رسانههای فارسی زبان هم نتوانند به پشت پرده ماجرای تجاوز به کودک ۱۵ ساله دست پیدا کنند.
از آن سو، فشار امنیتی بر فعالان مدنی بلوچ برای سکوت در این مورد به خاطر نفوذ سیاسی سرهنگ ابراهیم کوچک زایی هم باعث شد، فعالیت مجازی آنها در رسیدن به اهداف مورد نظر چندان موثر نباشد.
در نبود اراده سیاسی برای رسیدگی به این پرونده تجاوز در نهادهای دولتی، استفاده از جایگاه «ریش سفیدان» طوایف بلوچ و برخی ائمه جمعه اهل سنت، که هم در میان مردم منطقه از احترام ویژهای برخوردار هستند و هم در نهادهای قدرت دولتی به طور نسبی نفوذ دارند، در دستور کار فعالان مدنی قرار گرفت.
واکنش مولویها و سکوت مقامات
یک هفته بعد از انتشار این خبر تکان دهنده، رسانههای بلوچ نوشتند: «مولانا عبدالحمید به درخواست مردم در پی انتشار خبر تجاوز به دختر ۱۵ ساله چابهاری، جمعی از معتمدین و ریش سفیدان را به چابهار برای دیدار با خانواده قربانی اعزام کرد.»
این رسانهها نوشتند که تیم تحقیقاتی مولوی عبدالحمید، به دلیل نبودن خانواده دختر بلوچ در منزل، بدون نتیجه به زاهدان برگشتند. رسانههای بلوچ قبل از این اتفاق، بارها از سکوت روحانیون اهل سنت منطقه درباره این جنایت و همراهی آنها با نهادهای امنیتی در این مورد انتقاد کرده بودند.
آنها هم زمان، در شبکههای اجتماعی، با راه اندازی کمپینهایی، به سکوت طولانی مدت «معین الدین سعیدی» نماینده چابهار در مجلس اعتراض کردند.
بالاخره بعد از تهدیدهای زیاد فعالان مدنی بلوچ و پافشاری آنها بر اطلاع رسانی در مورد این پرونده، و انتشار قطره چکانی خبر آن در رسانهها، مولوی «عبدالحمید» امام جمعه اهل سنت زاهدان، جمعه اول مهر ماه، با اشاره غیر مستقیم به پرونده تجاوز فرمانده انتظامی چابهار، سکوت طولانی خود در این مورد را «معنادار» و با هدف بررسی بیشتر آن خواند.
یکشنبه سوم مهر ماه هم مولوی «عبدالغفار نقشبندی» امام جمعه اهل سنت «راسک» در بیانیهای «سکوت مرگبار» علمای اهل سنت بلوچ در مورد «جنایت هولناک» تجاوز سرهنگ «ابراهیم کوچک زایی» به دختر ۱۵ ساله را شکست و با تایید صریح این موضوع خواهان محاکمه علنی او شد.
به فاصله کمی بعد از تأیید رسمی تجاوز فرمانده انتظامی چابهار به دختر بلوچ، موج جدید فشار نهادهای امنیتی بر او برای تکذیب آن شکل گرفت. با این حال مولوی نقش بندی بار دیگر بر موضع خود پافشاری کرده و خواستار محاکمه علنی فرمانده انتظامی چابهار شد.
با این حال، تا امروز نه تنها خبری از این محاکمه نیست، بلکه سرهنگ کوچک زایی از سمت خود برکنار نشده است. مردم چابهار بعد از تأیید جنایت این مقام امنیتی، در اعتراض به سکوت مقامات کشوری، روز سه شنبه پنجم مهر ماه به خیابان آمده و شعارهای اعتراضی سر دادند.
شما هم نظر خود را در مورد اقدامات صورت گرفته توسط فعالان مدنی بلوچ در اعتراض به تجاوز سرهنگ کوچک زایی به کودک روستایی بلوچ بنویسید. به نظر شما چرا تا به حال این کارزار به هدف نهایی خود یعنی محاکمه او نرسیده است؟