
جفت یابی برای درنای سیبری، راه تکراری برای پیشگیری از انقراض
درنای سیبری یکی از ۳ گونه درنای ایران است که خطر انقراضش ارزش و اهمیت حفاظت از آن را، بیشتر از یک دهه است افزایش داده است و در حال حاضر فقط یک درنای نر به نام امید هرساله بخشی از فصل سرد سال را در ایران میگذراند.
درناهای سیبری، تابستان و فصل زادآوری خود را در سیبری میگذراند و به وقت مهاجرت پاییزی، یکی از مقاصدش به طرف غرب و ایران است. با توجه به ردیابهای متصل شده به تنها درنایی که مسیر ایران را میپیماید، اوایل آبان امسال نیز امید، باز هم وارد ایران شد و در فریدونکنار مازندران برای حداقل ۴ ماه کناره گرفت.
از اواخر دهه ۸۰، سازمان حفاظت از محیط زیست ایران، به فکر نجات این گونه پرنده مهاجر از انقراض افتاده و به همین منظور سیبریهایی را از روسیه وارد و با ایجاد آمادگی، آنها را همراه و همسفر امید کرده است.
یکی از این موارد، درنایی به نام آرزو بود که در اسفند سال ۱۳۸۷ و بعد از فصل سرد و مدت اقامت امید در ایران، همراه او شد.
آرزو چند روز بعد از رهاسازی، در حاشیه سفیدرود استان گیلان تلف شد و امید برگشت او به ایران در پاییز سال آینده و به همراه امید و جوجههایشان، از بین رفت.
امسال هم قرار شده درنای ماده دیگری که در حال حاضر در مرکز تکثیر بنیاد بینالمللی درنا در بلژیک است، آماده ارسال به ایران شود و با امکان سنجی و ایجاد شرایط مطلوب، آنها را در معرض آشنایی و جفت گیری باهم قرار دهند.
این در حالی است که ایران، در دو دهه اخیر سابقه خوبی در مراقبت از گونههای پرنده و سایر موجودات حیات وحش از خود به جا نگذاشته است.
یوزپلنگ آسیایی از جمله گونههای در معرض انقراضی است که بیشتر از یک دهه، مورد توجه مسئولین بوده و تلاشهایی برای حفظ این گونه انجام شده، اما موفق نبوده و در آخرین تلاش، ۲ توله از ۳ توله تازه متولد شده در اسارت یوزپلنگی به نام ایران هم تلف شدند.
در مورد پرندگان هم، ایران با پروندههایی نظیر پرندگان میانکاله، تجارت و شکار افسارگسیخته پرندگان مهاجر و حتی تلف شدن شمار زیادی از پرندگان نگهداری شده در قفس باغهای پرندگان، خاطره خوشی از ورود به مبحث پیشگیری از اتلاف گونههای مختلف به جا نگذاشته است.
یکی از اصلیترین نقدهایی که در حوزه محیط زیست به سازمانهای مسئول در مقابل محیط زیست وارد است، عدم فعالیت مثمرثمر در جهت حفظ و ایجاد محیط زیست مساعد برای حیوانات حیات وحش است.
عدهای از فعالان محیط زیستی و حقوق حیوانات، معتقدند دخالت مستقیم سازمان حفاظت محیط زیست در حیات و زاد و ولد حیوانات وحشی، نه تنها سودبخش نیست که باعث تغییر خوی حیوانات و عدم تابآوری آنها در حیات وحش هم خواهد شد.
آبان ماه امسال ایرنا، در متن خبری با تیتر تداوم بیتوجهی شکارچیان به ممنوعیت شکار پرندگان مهاجر در مازندران از ادامه دار بودن حرکات اجتماعی مثل فراخوان شکار دسته جمعی پرندگان در سالی که اداره حفاظت از محیط زیست ایران، بدنبال تدوام نسل درنای سیبری است، خبر داد.
در مورد دیگری، ۸۳۹ پرنده مهاجر، تنها در بهمن ۹۹ در میانکاله مازندران تلف شدند. از آنجا که علت این اتلاف گسترده آلودگی آب و محیط استقرار پرندگان بوده است بسیاری از فعالان، عدم رسیدگی و ریشه یابی سریع اداره محیط زیست مازندان و سازمان محیط زیست را موثر در ادامه این تلفات دانستند.
در شرایطی که این اتفاق طولانی مدت سوژه رسانهها و کاربران فضای مجازی بود، اما سازمان متولی و مسئول رسیدگی به پرندگان مهاجر که سازمان حفاظت محیط زیست است، با بیتفاوتی و سانسور اخبار در انتشار اطلاعیه و نتیجه تحقیقات تعلل میکرد.
هرچند مثالهایی از بیتفاوتی به حقوق حیوانات و حیات وحش، در مسائلی مثل قاچاق حیوانات، تداوم فعالیت باغ وحشهای ایران، دلفیناریوم و سیرکهای حیوانات و غیره همچنان ادامه دارد و سازمان متولی حیات وحش و محیط زیست حیوانی، ورود و ترغیب حیوانات به زاد و ولد را تنها راه بقای آنها میدانند.
نظر شما در این باره چیست؟ آیا ایجاد شرایط زیستی برای بقای حیوانات اولویت و رعایت حداقلهای زیستی الزامی نیست؟ آیا دخالت در جفت یابی و زاد و ولد حیوانات، برای امتداد نسل کافی است؟