حصارکشی جایگزین امکانات کارآمدتر در مقابله با گاندو
گاندو، نوعی تمساح آسیایی است که احتمال میرود جمعتی حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ راس از آنها در ایران و به ویژه در بخشهای جنوبی استان سیستان و بلوچستان باقی مانده باشد. گرچه گاندو همواره جزئی از محیط زیست این استان بوده است و مردم بلوچ نقش پر رنگی در مراقبت از آنها ایفا کردهاند، اما بعضا اخباری مبنی بر حمله این دوزیست به شهروندان و مزارع حواشی برکه و باتلاقها منتشر میشود.
بیشتر گاندوهای ایران در برکه و باتلاقهای بخش جنوبی بلوچستان و در حفرههایی به نام «هوتگ» زندگی میکنند. «باهوکلات» که یکی از مهمترین زیستگاههای این تمساح در ایران به حساب میآید، مثل بسیاری از بخشهای دیگر استان، سالهاست به کم آبی و خشکسالی دچار شده است.
بنابر اظهارات نصیر بلوچزاده، دهیار روستای باهوکلات، در مصاحبه با انصاف نیوز: در باهوکلات، به جز آب شرب، آب برای استحمام و کارهای دیگر وجود ندارد و همهٔ روستاهای اطراف از آب رودخانه استفاده میکنند و کودکان این روستا، برای بازی و سرگرمی به کنار رودخانهها میآیند.
در شرایطی که مراجعه مردم به رودخانه و برکهها به قصد تامین آب مورد مصرف روزانه اجتناب ناپذیر است و به گفته دهیار روستا باهوکلات، «محیطبانی نیست که از این تمساحها در اطراف رودخانه محافظت کند»، بارها حملاتی صورت گرفته و گاندو به شهروندانی که به هوتگهایش نزدیک شده حمله کرده است و بیشتر مجروحان این حملات هم کودکان روستا بودهاند.
یکی از این حملات، حملهٔ گاندو به «حوا» دختر بچه ۱۰ ساله در سال ۹۹ بود. در آن زمان، بسیاری از رسانهها نوشتند که حوا در حال شست و شوی لباس، مورد حمله گاندو قرار گرفت و حوا به کمک خواهرش، از مخمصه نجات پیدا کرد. حوا بعد از این حمله، به علت کمبود امکانات بهداشتی درمانی در باهوکلات، با تاخیر به بیمارستانی در چابهار منتقل شد و این کودک دست خود را بعلت شدت جراحت، از دست داد.
«ملک دینار شجره» یکی از ساکنان روستای باهوکلات است. او بیشتر از ۲۰ سال داوطلب همکاری با محیط زیست منطقه بوده و از ۷ سال پیش غذارسانی به گاندوها را آغاز کرده است. او که بسیاری از مسافران و گردشگران باهوکلات را به دیدار گاندوها میبرد، به خوبی گاندوها را میشناسد و معتقد است گاندوها حیواناتی خجالتی و انسان گریز هستند.
ملک دینار شجره در مصاحبه با همهمون میگوید: هوتگها و محل استقرار گاندوها در حاشیه رودخانه مشخص است و حتی بسیاری از روستاییها با شناخت کاملی که به محیط زیست گاندو و هوتگها دارند، بدون نزدیک شدن به گاندوها، از آب رودخانه استفاده میکنند.
او که خودش با ابزاری مثل چوب بلند و با حفظ فاصله از گاندوها، به آنها غذا رسانی میکند میگوید: گاندوها به من آشنا هستند و زمانی که با مرغ نزدیک آنها میشوم، آرام آرام به طرف من میآیند. اگر من اشتباهی بیش از حد به هوتگ و حریم گاندوها نزدیک شوم، آنها با صدای خاصی، من را از خشم و ترس خود مطلع میکنند.
به گفته ملک دینار شجره: گاندو به طور غریزی از زیستگاه خود، تخم و فرزندانش مراقبت میکند و آنطور که مادر حوا توضیح داده است، دخترش به تخمهای گاندو نزدیک شده و متاسفانه گاندوی مادر، در واکنشی غریزی به او حمله کرده است اما حوا و خانوادهاش به اقتضای شرایط و با مشاورههای رسانهای، مجبور شدند برای رسیدگی بهتر به وضعیت دخترشان، واقعیت را جور دیگری عنوان کنند.
پس از رسانهای شدن حمله گاندو به حوا، جریانهای مشابه قدیمیتر هم رسانهای شد. در همین ایام بود که بخشداری باهوکلات، خیریهها و بعضی فعالان بومی و غیر بومی، اقداماتی از جمله فنس و حصار کشی اطراف هوتگها را راه حل این مسئله دانستند و با دریافت بودجههای دولتی و جذب کمکهای مالی مردمی وارد عمل شدند.
حالا تقریبا ۳ سال از نقص عضو حوا گذشته و در این مدت گزارشهای غیر رسمی از حصار کشی هوتگها منتشر و بودجههای خصوصی و دولتی زیادی به این منظور تخصیص داده شده است اما از آنجا که امسال هم حمله گاندو به روستاییها گزارش شده است، به نظر میرسد محصورسازی هوتگها، در مراقبت از مردم روستا ناکارآمد و ناکافی بوده.
مشکلات و راهحلهای پیشنهادی برای باهوکلات
به گفته دهیار باهوکلات، در زمان حمله گاندو به حوا، درمانگاه نیمه ساختهای در مرکز این روستا وجود داشت که «اگر این درمانگاه در آن زمان فعال بود آن کودک دیگر دستش را از دست نمیداد»
از آنجا که مردم باهوکلات از آب لوله کشی محروم هستند و امکانات تفریحی و رفاهی اندکی در اختیار دارند، برای تامین نیازهای خودشان همچنان ناگزیر به مراجعه به رودخانه و برکهها هستند.
در این شرایط محیط بان و امکانات مراقبت از گاندوها بجز آنچه ملک دینار فراهم میکند موجود نیست.
بنا بر تمام موارد گفته شده، اینگونه به نظر میرسد که بهتر است با اجرای شبکه آبرسانی کامل و ایجاد امکانات تفریحی که در زمره حقوق شهروندی است، نیاز مردم باهوکلات به رودخانه و برکهها به حداقل خواهد رسید.
از طرفی با توجه به حضور افراد با سابقهایی مثل ملک دینار شجره، آموزش شهروندان و کودکانی که در همسایگی این گاندوها زندگی میکنند، راه حل منطقیتری از حصار کشی هوتگها به نظر میرسد.
نظر شما در این مورد چیست؟ آیا محصورسازی هوتگها میتواند مفید و کافی باشد؟ اگر نه، راه زیست مسالمت آمیز با گاندوهای این مناطق چیست؟