
هیرمند، جلوه بیرونی بحران ناکارآمدی نظام
مشکلات
بلافاصله پس از اظهارات ابراهیم رئیسی و تهدید طالبان برای باز کردن مسیر آب هیرمند به سمت ایران، ژنرال مبین، یکی از فرماندهان طالبان با انتشار ویدئویی یک دبه آب را برای رئیسی پر کرد و گفت: آبی برای دادن حقابه ایران در هیرمند وجود ندارد. او به تمسخر گفت: «حمله نکنید که ما میترسیم.»
در ادامه حکومت طالبان روز پنجشنبه ۲۸ اردیبهشت، با انتشار بیانیهای از ادبیات تهدیدآمیز رئیسی انتقاد کرد. در این بیانیه آمده است: «اگر واقعیت درست مطالعه نشود و چنین اظهاراتی مطرح گردد، میتواند به فضای سیاسی میان مردم و کشورهای دو ملت مسلمان آسیب بزند که به نفع هیچ طرفی نیست و باید تکرار نگردد.»
در بخش دیگری از این بیانیه بر توافق صورت گرفته بین ایران با افغانستان در سال 1351 تاکید شده است. اشاره طالبان به معاهدهای است که اسفندماه سال ۱۳۵۱ در کابل، به امضای امیرعباس هویدا و موسی شفیق، نخستوزیران وقت دو کشور ایران و افغانستان رسید. بر اساس این توافق سالانه حدود 850 میلیون متر مکعب از آب هیرمند باید به ایران سرازیر شود. با این حال به نظر میرسد افغانستان طی چند دهه اخیر به تعهدات خودش پایبند نبوده است.
همچنین، عبداللطیف منصور، وزیر انرژی و آب طالبان به بیبیسی گفت: آب و هر موضوع دیگری باید با تفاهم و راه های دیپلماتیک حل شود و به قول او "حرف های تحریک آمیز نباید از سوی هیچکس زده شود.
نجیب آقا فهیم، کارشناس مسایل آب و وزیر پیشین مبارزه با حوادث طبیعی افغانستان هم گفته است: «ادعاهای طرف ایرانی نیاز به راستیآزمایی دارد ولی باور من این است رییس جمهور ایران از این موضوع استفاده سیاسی میکند. برعلاوه دولت ایران در تلاش است با فشار وارد کردن رسانهای بر طالبان آنها را پای میز مذاکره بکشاند و یک توافق جدید در مورد با نها امضا کند. اما حکومت طالبان قابلیت و ظرفیت فنی بحث و امضای یک توافقنامه جدید را بر سر آب با ایران ندارد.»
از سوی دیگر حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی در توییتی نوشت: «در ماههای اخیر مکررا از ملامتقی سرپرست وزارت خارجه افغانستان خواستم طبق عهدنامه هیرمند، به تعهدات خودشان عمل کنند و امکان بازدید هیاتهای فنی و سنجش میزان آب را فراهم کنند، که نکردند. سیستان از خشکسالی رنج می برد. ملاک بود و نبود آب، بازدید فنی و عینی است و نه صدور بیانیه سیاسی.»
به دنبال این لفاظیها بین طرفین، باز هم برخی از سیاستمداران ادعاهایی مطرح کردند که با واکنش فعالان محیط زیستی همراه شد.
اکبر منتجبی، سردبیر روزنامه «سازندگی» با اشاره به هدف گذاریهای هاشمی رفسنجانی برای اتصال دریای خزر و دریای عمان نوشت: « در صورت اجرا یک رودخانه بزرگ قابل کشتیرانی در دل ایران احداث میشد. آن طرح اجرا نشد و دولتهای بعدی نیز نه آن را دنبال کردند و نه ایدهای برای کمآبی داشتند. هاشمی امروز را دیده بود.»
در مقابل زهرا کشوری، روزنامهنگار حوزه محیط زیست و دبیر گروه زیستبوم روزنامه «ایران» گفت: «یکی از دلایل بی آبی ایران امروز،سدسازی و انتقال آب است. انتقال آب دریای خزر نه تنها نشدنی است که بارها کارشناسان علت نشدن و لزوم انجام ندادن آن را یادآور شدند. انتقال آب عمان سرابی بیش نیست. برای کسری مخازن زیرزمینی دشت مشهد 1.2 میلیارد مکعبی آب است و پروژه انتقال آب عمان قرار است تنها 150میلیون متر مکعب آب به خراسان انتقال دهد. کی این آب به مشهد میرسد؟ حداقل 7 سال دیگه. هفت سال گذشته کسری آب مشهد چقدر شده؟ تبلیغ برای رسیدن انتقال آب چقدر در مردم، کشاورزان و صنعتکاران توقع ایجاد کرده است؟ چه میزبان روی مهاجرت مردم به این منطقه به امید آب تاثیر میگذارد؟»
این روزنامه نگار در بخش دیگری از گفتههای خودش ضمن انتقاد از سدسازیهای بی حد و حصر دوران هاشمی رفسنجانی، بخشی از مشکلات فعلی را ناشی از آن اقدامات دانست و افزود: بودجه انتقال آب عمان به مشهد دو سه سال پیش 7 هزار میلیارد تومان برآورد شد. با دلار امروز که 7 هزار میلیارد تومان شوخی است. برای طرحی که هرگز بیآبی را در مشهد حل نخواهد کرد و اصفهان دیگری خواهد ساخت که تابستانها از پس تامین آب شرب شهر هم برنمیآید.»
راهحل طرح
در این شرایط به نظر میرسد نخستین اقدام جلوگیری از افزایش جمعیت است. راهکاری که باید در دستور کار قرار گیرد و موضوع «ظرفیت اقلیمی» ایران مورد توجه قرار بگیرد. با این حال به نظر میرسد حکومت بدون توجه به وضعیت کشور، فقط قصد دارد جمعیت را به هر قیمتی افزایش دهد. همچنین ادامه دیپلماسی بینالمللی برای بهبود حل و فصل آبهای مرزی از دیگر اقداماتی است که باید انجام شود. تغییر کشاورزی آببر به محصولاتی که ارزش افزوده بیشتر و آب کمتری نیاز دارند، سیاستگذاری دیگری است که باید در دستور کار قرار گیرد.