
روایت هولناک لیلا حسین زاده از زندان زنان
مشکلات
لیلا حسینزاده، فعال صنفی دانشجویی و زندانی سیاسی پس از آزادی از زندان با انتشار رشته توییتی از وضعیت هولناک زندان زنان عادل آباد شیراز پرده برداشت.
او در مورد وضعیت زندانها مینویسد: اکثر اتاقها پنجره و تهویه ندارند. به همین دلیل زندانیهایی که چندسال آنجا ماندهاند به مشکلات تنفسی و ریه دچار شدهاند. او ادامه میدهد: از زیرزمین زندان صدای فریاد میآید که مشخص نیست دلیلش چیست. اما در زندان شایعه است که زندانیان سیاسی را آنجا کتک میزنند.
اما گویا وضع بهداشتی زندان هم اسفناک است. به گفته حسینزاده محل شستشوی ظرفها همان جایی قرار دارد که شیر آبخوری و توالت و حمام هم قرار دارد و هیچ تفکیکی وجود ندارد. به همین دلیل خود زندانیها تصمیم گرفتند که شیرهای آب موجود را تفکیک کنند. او تاکید میکند اما حتی طرح تفکیک شیرهای آب هم به دلیل جمعیت زیاد شکست میخورد و ناچار زندانیان از همه شیرهای آب برای کلیه مصارف استفاده میکنند.
این زندانی سیاسی در رابطه با شرایط حمام هم میگوید که آب گرم در دسترس نیست چون مسئولان زندان مدعی هستند مخزن آب گرم زندان به دلیل مصرف زیاد فرصت گرم شدن پیدا نمیکند. به همین دلیل اکثر زندانیها با آب سر حمام میکنند.
لیلا حسین زاده در این مورد مینویسد: «بهجز دوش حمام دیگر مجرای آب گرم وجود نداشت و کودکان با همان آب سرد شستشو میشدند.»
این بخش از صحبتهای این فعال دانشجویی نشان میدهد مادرانی که با کودکان خود در زندان هستند، از حداقل امکانات برای نگهداری کودک محرومند. موضوعی که نه تنها با قوانین، بلکه با اصول اولیه اخلاقی و انسانی هم فاصله دارد.
بر اساس گفتهها او هر اتاق در این زندان بین 50 تا 60 متر مساحت دارد که 47 نفر در آن زندانی هستند.
در این شرایط این سوال مطرح است که در صورت بروز یک بیماری مسری، چه وضعیتی برای سایر زندانیان ایجاد میشود؟
نکته عجیب در حرفهای این فعال سیاسی موضوعات ممنوع در زندان است. او میگوید: کوتاه کردن مو، سیگار،ادامس،تخمه،ترکیبات کافئیندار، کشیدن شکل با خودکار روی دست(تجاهر به خالکوبی)، بازکردن لای قرآن بی آنکه یک سوره را کامل بخوانی(تجاهر به سر کتاب بازکردن)،کتاب حافظ (امکان تفال) ممنوع است. حتی وقتی برخی از زندانیان تصمیم گرفتند زبان انگلیسی به یکدیگر آموزش دهند، مسئول فرهنگی زندان آن را ممنوع کرده بود. به عبارت دیگر هیچ راهی برای سرگرمی و گزران وقت وجود ندارد که خودش به فشارهای روانی منجر میشود.
اما مسئله بعدی اعمال تبعیض مذهبی در زندان است.
لیلا حسین زاده با بیان اینکه حتی بهاییها و سنیها ناچار بودند که دعا برای ظهور امام زمان بخوانند، میگوید: چادر اجباری بود، بارها در طول هفته میگفتند فردا بازدیدکننده داریم، بجای ۷صبح، ۶ صبح بیدارباش میدادند، زندانیها باید سریع آماده میشدند: جوراب،آستین بلند، حجاب زیر چادر.»
او در مورد رفتار زندانبانان و تحقیر زندانیان به دست آنها سخنان هولناکی را بیان میکند. این زندانی سیاسی مینویسد: برخورد برخی زندانبانها با زندانیان مطلقا نابودکننده کرامت انسانی بود، برای مثال: در صف فروشگاه ایستاده بودم که این صدای رسا و راحت را از جانب یک زندانبان خطاب به یک زندانی که در انفرادی بود شنیدم: «میری جلوی در اتاق جلو همه زندانیها میفتی به پای همکارم، پاش رو میبوسی، واق واق میکنی میگی ... خوردم، تا از انفرادی درت بیارم.»
تحقیر زندانیان در بند عمومی و در مقابل دیگران با این ادبیان سخیف نشان میدهد وضعیت زندانها بسیار اسفناک است.
گفته میود در زندانها برای آرام کردن زندانیان از قرصهای اعصاب استفاده میشود. به طوری که بسیاری از زندانیان تنها 4-5 ساعت در طول روز بیدارند.
انتشار این روایات در کنار خاطراتی که نرگس محمدی، فعال سیاسی در رابطه با تعرض جنسی در زندانها بیان کرده است، نشان میدهد جمهوری اسلامی به هیچ خط قرمز اخلاقی پایبند نیست. در این شرایط شاید تنها راه باقی مانده ادامه تلاش برای یافتن راهکاری به منظور بازدید از زندانهاست.