
بیش از ۶۵۰ دانشجو از سوی نیروهای اطلاعاتی ربوده شدهاند
مشکلات
کانون بینالمللی دانشگاهیان ایرانی، با انتشار نامهای سرگشاده خطاب به روسای دانشگاهها اعلام کرد طی صد روزی که از اعتراضات گذشته، بیش از ۶۵۰ دانشجو از سوی نیروهای امنیتی و اطلاعاتی ربوده شدهاند.
در بخشی از این نامه با بیان اینکه «نفر از دانشجویان به جرم اعتراض مسالمتآمیز، حکم زندان حتی تا ۵ سال گرفتهاند و حکم شلاق نیز برای تعدادی از آنها لحاظ شده» آمده است: چنانچه روسای دانشگاهها توانایی لازم جهت حمایت از دانشجویان دانشگاه تحت مدیریتشان را ندارند، انتظار میرود در اسرع وقت از سمت خود استعفا دهند. اصرار بر ادامه روند موجود در مدیریت دانشگاهی، به معنای مسئولیت غیرقابل انکار تک تک این مدیران در مقابل سرنوشت دانشجویان زندانی و کشته شده است. مسئولانی که امروز وظیفه خود را به درستی انجام ندهند، به زودی در مقابل قانون عادلانه و حافظه جامعه پاسخگو خواهند بود.
کانون بینالمللی دانشگاهیان ایران با تاکید بر اینکه دستگیری دانشجویان و ربودن آنده مایه شرمساری وزارت علوم است، روسای دانشگاه موظفند از تمامی ظرفیت های حقیقی و حقوقی برای آزادی دانشجویان و مشخص شدن عاملان قتل دانشجویان کشته شده، استفاده و نتایج را علنی کنند.
از ابتدای آغاز جنبش «زن، زندگی، آزادی» دانشگاههای کشور نقش بسیار پررنگی در حفظ و تداوم آن داشتند. در حالی که به نظر میرسید دانشگاهها دیگر مانند گذشته فعال نیست، اما این روزها دانشگاه به مهمترین پایگاه منتقد نظام تبدیل شده است. همین موضوع باعث شده تا نهادهای امنیتی و اطلاعاتی علیه دانشجویان اقدام کنند و دست به دستگیری، حبس و حتی ربودن دانشجویان بزنند. همین موضوع توقع افکار عمومی از دانشگاهیان را برای واکنش متناسب افزایش داده است.
در حالی که وزیر علوم پس از حضور در دانشگاه شریف ثابت کرد که قرار نیست حامی دانشجویان باشد، فشار افکار عمومی بر اساتیدی که سالها در منظر عمومی آزاده پنداشته میشدند افزایش یافت. در این شرایط درخواستها از روسای دانشگاهها و اساتید برای موضعگیری اضافه شده است.
اما موضوع دیگری که باید مد نظر قرار گیرد، دلایل اعتراضات دانشجویی است. دانشجویان هم خواستههای مشترکی با سایر افراد جامعه دارند. آزادیهای اجتماعی، ثبات اقتصادی و امنیت از جمله این موارد است. اما دانشجویان به عنوان قشر پیشرو و روشنفکر جامعه خواستههای دیگری هم دارد. با توجه به اینکه این افراد عموما در دهههای سوم و چهارم زندگی هستند، راهه طولانی رو به روی خود میبینند. اما ناامیدی از آینده و ضعف حکومت باعث شده تا انگیزه آنها افزایش پیدا کند. نبود ازادیهای سیاسی و مقایسه ایران با سایر کشورهای جهان از دیگر مواردی است که به چشم قشر پیشرو جامعه بیشتر میآید و انگیزه آنها برای مبارزه با وضع موجود را افزایش داده است.