
پیروز قربانی بیکفایتی
مشکلات
«پیروز»، توله یوز ایرانی بر اثر نارسایی کلیوی تلف شد.
حسن اکبری، معاون محیط طبیعی سازمان محیط زیست دلیل این موضوع را ضعف سیستم ایمنی این یوز ایرانی عنوان کرد.
در همین رابطه، امید مرادی، رئیس بیمارستان دامپزشکی مرکزی گفت: متاسفانه با وجود تلاش شبانهروزی همکاران من، تیم درمانی و تمام متخصصانی که در این راه به ما کمک کردند، درمانها اثربخش نبود و پیروز تلف شد. ضمن تشکر از تلاش تمام همکاران و کسانی که به هر نحوی برای بقای پیروز کمک کردند، از طرف خودم و تمام همکارانم از مردم معذرتخواهی میکنم چرا که نتوانستیم پیروز را نگه داریم.
یوز ایرانی از جمله گونههای در معرض انقراض است که تنها چند قلاده از آن باقی مانده است. از این روز حفظ پیروز برای بسیاری از مردم ایران امری مهم تلقی میشد. نگرانی از دست رفتن گونههای جانوری در ایران باعث شد تا افکار عمومی با دقت از همان ابتدای تولد این یوز و مراحل رشد او را پیگیری کنند.
پیروز در بدو تولد تنها 300 گرم وزن داشت. تصمیم بر آن شد تا آن را از سمنان به تهران منتقل کنند تا زیر نظر و مراقب بیشتری رشد کند. با این حال وضعیت جسمی این توله بسیار ناپایدار بود.
تیمارگر پیروز در این باره میگوید: به هر حال با همه سختی ها کار را آغاز کردیم، گاهی توله شرایط خوبی داشت ناگهان از پا می افتاد؛ حتی یک بار به علت انجام عمل تنقیح تا ۱۲ ساعت سرش را تکان نداد، آن زمان ۸۰۰ گرم بود و قدرت تحمل این فشار را نداشت، تا چند ساعت حتی یک قطره آب هم نخورد اما به مرور قطره قطره شیر خورد و جان گرفت اما بعد از مدتی دوباره تب کرد و تبش به ۴۰ درجه رسید دوباره درمان آغاز شد و با پشتکاری که این توله داشت آن را هم پشت سر گذاشت.
اما شرایط جسمانی پیروز به وضعیت مناسب نرسید. به گفته مدیرکل دفتر حفاظت و مدیریت حیات وحش سازمان حفاظت محیطزیست این یوز ایرانی دارای یبوست مزمن و مشکلات گوارشی بود که با مشورت کارشناسان داخلی و خارجی، این توله یوز شامگاه جمعه (پنجم اسفند) به بیمارستان دامپزشکی مرکزی انتقال یافت.
تلاش بسیاری شد تا با مراقبتهای ویژه وضعیت آن عادی شود اما در نهایت تمام تلاشها به نتیجه نرسید و پیروز امروز تلف شد.
انتشار این خبر واکنش گستردهای به دنبال داشت و بسیاری از مردم نسبت به آن ابراز ناراحتی کردند. اینکه یک حیوان توانسته بود این سطح از توجه و اهمیت را بین افکار عمومی کسب کند خودش موضوعی قابل توجه است. شاید مشکلات زیست محیطی ایران و از دست رفتن گونههای بومی و جانوری از جمله مسائلی است که برای مردم ایران به موضوعی ملی و هویتی تبدیل شده است.
با این حال بلافاصله مردم این موضوع را هم به بیکفایتی دولتمردان ربط دادند و ناتوانی آنها را از حفظ یک حیوان کمیاب نمادی از سوءمدیریت در کشور دانستند.
از همان ابتدا بساری از فعالان محیط زیست توصیه کردند تا تیمارگران خارجی به ایران بیایند یا دست کم پیروز را تا زمان رسیدن به پایداری جسمانی به خارج اعزام کنند. اما مسئولان دولتی این موضوع را رد کردند و مدعی شدند امکان حفظ این گونه جانوری در ایران فراهم است. موضوعی که در نهایت به نتیجه نرسید و خلاف آن ثابت شد.