ادامه اعتراضات به حجاب اجباری؛ از گوهر عشقی تا الناز رکابی و دانشگاهها
در حالی که یک ماه از کشته شدن مهسا امینی و شروع اعتراضات به جمهوری اسلامی میگذرد، مردم ایران همچنان به صورت خودجوش و بعضا با فراخوانهای اجتماعی برای اعلام اعتراضات خود، راههایی نظیر شعار دادن بر پشت بام خانهها، ثبت دیوارنوشتههای اعتراضی و کشف حجاب در اماکن عمومی را میپیمایند.
به عقیده بسیاری از کاربران فضای مجازی حجاب یکی از «اهرمهای اصلی اعمال دیکتاتوری جمهوری اسلامی» است، و این روزها بسیاری از زنان ایران سعی میکنند در شرایط مختلف این اهرم را شکسته و اعتراض خود به سیاستهای حکومت را از این طریق آشکار کنند.
نگاهی به چند کشف حجاب اعتراضی
یکی از کنشهای اعتراضی به حجاب اجباری در روزهای گذشته متعلق به گوهر عشقی، مادر ستار بهشتی، کارگر وبلاگ نویسی بود که در زندان جمهوری اسلامی کشته شد. مادر ستار بهشتی که زنی متدین و معتقد به اسلام است، شب گذشته در اعتراض به کشتار جوانان معترض بعد از ٨٠ سال رعایت حجاب، حجابش را برداشت و از کسانی که هنوز به اعتراضات نپیوستهاند خواست تا نترسند و به خیابانها بیایند.
گوهر عشقی آذر ماه سال گذشته مورد شکنجه و اذیتهای نظام قرار گرفته، اما از صحبتهای او این گونه به نظر میرسد که از تکرار این فشار بر خود هراسی ندارد و به اعتراض خود ادامه میدهد.
قبل از گوهر عشقی، «الناز رکابی» سنگ نورد ایرانی هم در فینال مسابقات قهرمانی سنگ نوردی آسیا که در کره جنوبی برگزار شده بود، بدون حجاب شرکت کرد.
همزمانی این اقدام بیسابقه با اعتراضات ١٤٠١ باعث شد تا بسیاری از مردم این کار الناز رکابی را همراهی با اعتراضات قلمداد کنند. با این ذهنیت بسیاری از کاربران ایرانی توئیتر و اینستاگرام، در حمایت و تشویق او نوشتند و روز برگشت الناز رکابی به ایران به استقبال او رفتند.
الناز رکابی در بدو ورود به ایران، در مصاحبه تلویزیونی با صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، جریان پیش آمده را اتفاقی سهوی خواند و گفت: «با اینکه تنش و استرسهای زیادی داشتم با آرامش کامل به ایران بازگشتم.»
حالا در ساعاتی پس از انتشار این ویدئو عدهای ارتباط چشمی کم الناز رکابی با دوربین و مصاحبهگر را حاصل ترس او از تهدیدهای امنیتی، مشابه چیزی که در اعترافات اجباری هم رخ میدهد قلمداد میکنند و معتقدند او کار اصلی خود در همراهی با اعتراضات را انجام داده و استوری او در اینستاگرام و مصاحبه با صدا و سیما و ایرنا، چیزی را تغییر نمیدهد.
کشف حجابهای اعتراضی دیگری هم از روزهای نخست بعد از قتل مهسا امینی، توسط سلبریتیها و افراد مطرحی نظیر کتایون ریاحی، فاطمه معتمدآریا و دیگران حواشی ایجاد کرد اما «کشف حجابهای بیسر و صدایی» هم در سطح کشور رخ میدهد که تعداد بالای آنها، بسیاری از مقامات ایران از جمله «جانشین فرمانده نیرو انتظامی» را به واکنش واداشته است.
قاسم رضایی ٢٦ مهرماه در جلسه «قرارگاه امام علی» در شیراز حجاب را یکی از «مولفههای قدرت ملی جمهوری اسلامی» دانست و گفت «در این خصوص علیرغم همه جوسازیها به هیچ وجه عقب نشینی نکردهایم و هر هنجارشکنی که ببینیم اعمال قانون میکنیم و یکی از این موارد کسانی هستند که عفت جامعه را خدشهدار میکنند. البته ممکن است تاکتیک و روشها اصلاح شود ولی پلیس بر اساس قانون به وظیفه خود در این خصوص عمل خواهد کرد.»
حالا که بعد از کشته شدن مهسا امینی، خشم و حساسیتهای عمومی نسبت به امر به معروف و نهی از منکر به شیوه گشت ارشاد زیاد شده، با توجه به اینکه جمهوری اسلامی هنوز قصد حفظ مولفه قدرت خود را دارد، احتمالا روند ادامه ارشاد اجتماعی به شیوه دعوت افراد و نه دستگیری آنها ادامه خواهد داشت.
در هفتههای گذشته بسیاری از دانشگاهها، شاهد دخترانی بودند که در محیط دانشگاه بدون حجاب حضور داشتند. به گفته یکی از همین دانشجویان، «دختران دانشگاههایی مثل دانشگاه شهید بهشتی، دانشگاه صنعتی شریف و دانشگاه امیرکبیر که در هفته نخست اعتراضات پیشتاز بودند، همچنان بدون حجاب در دانشگاه حضور دارند. هرچند که نیروهای حراست و دانشجویان بسیجی هم در سطح دانشگاه برای کنترل وضعیت تلاشهایی میکنند اما دختران با حضور در گروههای پرجمعیت از دختران و پسران دانشجو، سعی میکنند از هشدار و اقدامات این نیروها جلوگیری کنند.»
به نظر میرسد یکی از راههای انتخاب شده توسط زنان معترض برای به نتیجه رساندن مطالبه حذف حجاب اجباری، ادامه اقدامات است. در این مدت حرکاتی مثل مختلط کردن سلفهای غذای دانشگاهها و کشف حجاب گروهی در تجمعات دانشجویی از اقدامات مثمر بودهاند. حمایت و مراقبت مردان از زنان و دختران بیحجاب در خیابانها و اماکن عمومی، اقدام دیگری است که از شروع اعتراضات به چشم میخورد.
شما در این دوران، با چه نوعی از اعتراض علیه حجاب مواجه شدید؟ با وجود اینکه قانون رسمی در این مورد هنوز تغییر نکرده، کشف حجاب را صرفاً نافرمانی مدنی حاصل از خشم میبینید یا حرکتی معنادار در جهت اعتراض؟ اگر اعتراض است، صدای این اعتراض چگونه بیشتر و زودتر به جهان و سران جمهوری اسلامی خواهد رسید؟