
راهآهن رشت-آستارا، مسیر نابودی محیط زیست
مشکلات
دولت از نهایی شدن احداث راه آهن رشت-آستارا خبر داد. به گفته معاون سیاسی رئیسی، بر اساس این توافق پس از ۲۳سال، گذرگاه ریلی شمال-جنوب تکمیل میشود که جنوب آسیا را به شمال اروپا متصل میکند. هواداران این طرح مدعی هستند این طرح میتواند سود سرشاری را برای ایران به ارمغان بیاورد.
این توافق که یک سر دیگر آن در روسیه است، منتقدان بسیاری دارد. بسیاری معتقدند با توجه به شرایط روسیه و رابطه آن با اوکراین، عملا اروپاییها حاضر نیستند از مسیر روسیه کالاهای مورد نیاز خودشان را تامین کنند.
از سوی دیگر در حال حاضر رایزنیهای متعددی بین هند، امارات، عربستان سعودی، اردن و اسرائيل برگزار میشود تا مسیری تزانزیتی از هند به اروپا ایجاد کند.
اما به نظر میرسد دولت بار دیگر مطالعات لازم را انجام نداده و تنها برای یک اقدام تبلیغاتی این پروژه را آغاز کرده است.
ادعا شده که این خط راه آهن میتواند به ترانزیت ۳.۳ میلیون تن در سال و بار داخلی (صادرات و واردات) ۲.۵ میلیون تن در سال کمک کند. موضوعی که حتی اگر بپذیریم جمهوری آذربایجان هیچ مشکل سیاسی با ایران نداشته باشد، اما واقعیت این است که ظرفیت ترانزیت کشور جمهوری آذربایجان ۱.۵ میلیون تن است.
محل تامین مالی پروژه هم که گفته شده قرار است از طریق فاینانس یا صندوق ذخیره ارزی تامین شود، زیر علامت سوال قرار دارد. تا پیش از این روسیه و هند به دلیل وجود تحریمها به تعهدات پیشین خود عمل نکردهاند و هیچ ضمانتی مبنی بر تحقق آن در آینده هم وجود ندارد.
به جز مسائل سیاسی و اقتصادی، ساخت این مسیر با انتقادات گسترده فعالان محیط زیست هم مواجه شده است.
طول این راهآهن حدود ۱۶۲ کیلومتر است که بیش از ۹۰ درصد آن از شالیزارها و باغات میگذرد که نیازمند تملک و تغییر کاربری بیش از ۶۰۰ هکتار از اراضی کشاورزی و قطع شدن تعداد زیادی از درختان جنگلهای شمال است. برآورد میشود بیش از ۱۰۰ هزار اصله درخت در مسیر پروژه نابود شود.
بخشهایی از این پروژه از میان شالیزارها میگذرد و رطوبت بسیار زیاد است. ساخت پل در این مناطق بسیار هزینهبر است و به نظر میرسد نسبت به برآوردهای دولت هزینه بیشتری در بر دارد.
در این شرایط مشخص نیست که از بین رفتن شغل بسیاری از کشاورزان و نابودی جنگلهای شمال چطور قرار است جبران شود. در واقع دولت هیچ برنامه ای برای حل عوارض ناشی از این پروژه ارائه نکرده و همین موضوع نگرانی افکار عمومی را افزایش داده است.
این در حالی است که از سال ۱۳۴۳ تا امروز قریب به ۱.۵ میلیون هکتار از جنگلهای ایران نابود شده است و در صورت تداوم وضع موجود تا کمتر از ۵۰ سال آینده، هیچ جنگلی در ایران باقی نمیماند.
در این شرایط دولت هم به دلایل گوناگون برنامهای برای بازسازی جنگلها یا جلوگیری از تخریب جنگلهای فعلی ندارد.
راهحل طرح
مشکل اصلی آن است که دولتها در طول تاریخ تنها به توسعه فکر میکنند و هیچ نگاهی به توسعه پایدار ندارند. تبیین و توضیح مقوله توسعه پایدار برای افکار عمومی باعث می شود تا دولتها دیگر نتوانند با ارائه چنین پروژههایی برای خود اعتبار بخرند و ناچار شوند تا به مقوله حفظ محیط زیست و توسعه پایدار توجه بیشتری نشان دهند.
توسعه پایدار نیازمند توجه و اجرای ۱۷ مقوله است که در بخش ۱۳ آن آمده است:
۱-۱۳. تقویت تابآوری و ظرفیت قابل انطباق با مخاطرات اقلیمی و بلایای طبیعی در همه کشورها.
۲-۱۳. گنجاندن تدابیر اتخاذ شده در مورد تغییرات اقلیمی در سیاستهای ملی، راهبرد و برنامهریزیها.
۳-۱۳. بهبود آموزش، اطلاعرسانی و ظرفیتهای انسانی و نهادی در کاهش اثرات تغییرات اقلیمی، سازگاری، کاهش اثرات و هشدار زودهنگام.
و البته جمهوری اسلامی ایران هم تعهد داده تا با حفظ محیط زیست در راستای پایان دادن به فقر تلاش کند. در این شرایط باید تلاش کرد تا نهادهای زیست محیطی بین المللی نسبت به عوارض پروژه راهآهن رشت-آستارا اطلاع پیدا کنند.
همچنین میتوان به جای این راهاهن، مسیر تبریز را در اولویت قرار داد که عوارض زیست محیطی کمتری دارد