
تعرض جنسی به زنان در بازداشتگاهها
مشکلات
در شرایطی که قوه قضائیه جمهوری اسلامی از رعایت حقوق متهمان در زندانها و بازداشتگاههای جمهوری اسلامی خبر میدهد، بار دیگر افشای نقض حقوق بازداشتیها و انتشار خاطراتی تکاندهنده از سه زن که در زندان به آنها بازداشت شده، موجی از واکنشها را به دنبال داشت.
چندی پیش مژگان کشاورز، فعال حقوق زنان به انتشار خاطرات دوران زندان خود پرداخت. او در این باره نوشت: «در تاریخ ۲۵ آوریل ۲۰۱۹ ماموران اطلاعات به منزلم هجوم آوردند به من دستبند زده و بازداشتم کردند. من را به وزرا بردند، همان جایی که مهسا امینی کشته شد.» او در ادامه با بیان اینکه در بازداشتگاه وزرا در اتاقی مجبور شده تا در مقابل دوربینهای امنیتی لباسهایش را در بیاورد تا بازرسی بدنی شود، میگوید: «عریان مقابل دوربینهای امنیتی حس تجاوز و ترس بهم دست داده بود. »
او در بخشی دیگر از خاطراتش با توضیح اینکه به زندان قرچک منتقل شده، مینویسد: «من را سوار ماشین کردند، چشمانم را بستند و سرم را روی زانوهایم گذاشتند. از ترس مشتهایم را گره کرده بودم، هیچ کس توضیحی نداد به کجا میرویم، مامور خانمی کنار من نشسته بود دستم را روی پایش گذاشتم و فشار دادم، اشکهایم تمام چشم بند سیاهم را خیس کرده بود. من را بردن قسمت اتاق دوربین و گفتند باید لخت بشی تا از تمام بدنت عکس بگیریم.»
به گفته خانم کشاورز ماموران گفته بودند که این کار را به این دلیل انجام میدهند که مبادا پس از آزادی از شکنجه شدنها روایتی بگویی.
خانم کشاورز از شرمی که هنگام این موضوع به وی دست داده گفته و در رابطه با رفتار ماموران زن زندان گفت: «مامور خانم فریاد میزد که رو به من بایست و دستات را بردار و بعد گفت حالا بشین و پاشو کن با پاهای باز.»
از آن پس خانم کشاورز تصمیم گرفته تا با لباس حمام کند تا ناچار نشود جلوی دوربینهای مدار بسته لخت شود. چون در حمام و سرویسهای بهداشتی هم دوربین وجود داشته است.
روایتهای دیگری هم از این قبیل رفتارها در زندانهای جمهوری اسلامی نقل شده است.
زینب زمان، فعال مدنی و دختر حسین زمان، که طی اعتراضات اخیر مدتی را بازداشت شده بود، از تعرض جنسی به خودش خبر داد و شجاعانه آن را افشا کرد. او در این باره مینویسد: «زمان بازداشتم دو بار کاملا برهنه ام کردند، یکبار همون روز اول، وقتی با چشم بند وارد ساختمون بازداشتگاه شدم ... قبل از اینکه وارد سلول بشم، جلوی در دستشویی مامور زن چشم بند رو باز کرد و گفت برو داخل دستشویی! رفتم داخل، گفت شالت رو در بیار، مانتوت رو هم، شلوار و کفش و جورابت رو هم و لباس زیرت رو هم! کامل لخت شو و بعد دو بار بشین و پاشو!»
زینب زمان هم از وجود دوربین مدار بسته مقابل حمام سلولش خبر داد. او میگوید: دستشویی و حمام داخل سلولم بود فقط یه دیوار خیلی کوتاه جلوش بود و در دید دوربین. موقع حمام کردن سعی می کردم همش رو به دیوار بایستم و غذا خیلی خیلی کم می خوردم که کمتر نیاز باشه جلوی دوربین برم دستشویی.
این نخستین بار نیت که بازداشتیهای زن از فشارهای جنسی و روانی در زندان خبر میدهند. پیشتر نرگس محمدی، فعال سیاسی گفته بود که بازجویش در زندان از الفاظ جنسی استفاده کرده و او را وادار میکرده تا برایش سیگار روشن کند.
این در حالی است که بسیاری از زندانیان دهه 60 از تجاوز به دختران باکره در آن زمان خبر دادهاند.
در این شرایط سوال اینجاست که چطور می توان جلوی این تحقیر و تعرض سیستماتیک در زندانهای جمهوری اسلامی را گرفت؟ چطور میتوان به زندانیان بیشتری حس امنیت داد تا حاضر شوند روایتهای خود را افشا کنند؟
افشای این اطلاعات میتواند فشار ها را برای تغییر مشی رفتار با متهمان در زندان موثر باشد.