
اعتصاب؛ یک کنش مدنی نتیجهبخش؟
مشکلات
وضعیت اقتصادی ایران طی سالهای اخیر با بحران فزایندهای رو به رو بوده است. از اعتراضات دی ماه سال 96 که با محوریت معیشت شروع شد تا آبان 98 که با گرانی بنزین ادامه یافت و حتی تا امروز. این اعتراضات به قدری مهم بود که منجر به کشته شدن صدها و حتی بر اساس برخی آمار هزاران نفر انجامید. مردم به این نتیجه رسیدهاند که دولت عملا توان مدیریت بحران اقتصادی را ندارد. این روزها هم شرایط به قدری بغرنج شده که کمتر روزی را میتوان یافت که در یک گوشه ایران تجمع اعتراضی، تحصن و یا اعتصابی شکل نگیرد.
به طور طبیعی مزدبگیران برای پیگیری مطالباتشون از ابزار اعتصاب استفاده میکنند. این اقدام تلاشی است برای تحت فشار قرار دادن کارفرما تا بلکه به این نحو او را راضی کنند تا مطالبات یا حقوق کارگران را پرداخت کند. در شرایط طبیعی کارفرما به ازای هر روز تعطیلی کسب و کارش ضرر میکند و از این رو ترجیح میدهد تا با مذاکره با کارگران آنان را راضی کند تا کار را ادامه دهند. اما در ایران شرایط تا حدی متفاوت است.
از آنجایی که بسیاری از بنگاههای اقتصادی در مالکیت دولت قرار دارد و یا دست کم مدیریت آن به طور غیر مستقیم با دولت است، کمتر زمانی بوده که اعتصاب به نتیجه بینجامد. در واقع دولت خودش بزرگترین کارفرمای کشور است.در واقع دولت تنها به دلیل نتایج تبلیغاتی و اجتماعی اعتصابات است که حاضر میشود به کارگران امتیاز دهد. در همین راستا وقتی هر ساله نشستی برای تعیین حداقل دستمزد هم برگزار میشود، دولت تلاش میکند تا جای ممکن این دستمزد را پایین بیاورد. همین موضوع باعث شده تا شکاف بین هزینه و درآمد برای فشر مزدبگیر هر ساله افزایش پیدا کند.
در این شرایط کاگران کارخانجات، صنایع اعم از پتروشیمی، صنعت نفت، فولاد و... طی سالهای اخیر دست به اعتصاب زدند. در آخرین مورد هم امروز چهارم اردیبهشت ماه سال 1402 در بسیاری از استانهای ایران مانند خراسان رضوی، خوزستان، هرمزگان، کرمان، کردستان، البرز و .. کارکنان، بازنشستگان و حتی کادر درمان دست به اعتصاب زدند. به این امید که دولت مطالبات آنها را پرداخت کند و بر اساس قوانین مصوب حقوق آنها را تا حد تامین معیشت افزایش دهد. با این حال دولتیها هنوز حاضر نشدند صدای آنها را بشنوند.
راهحل طرح
یکی از راهکارهایی که باید در نظر گرفته شود تشکیل سندیکاهاست. از آنجایی که دولت بر روی تمامی سندیکاها کنترل اعمال میکند و یا نفرات مدنظر خودش را وارد آنها میکند، تشکیل انجمنهای موازی با آنچه که دولت تشکیل داده باید در دستور کار قرار گیرد. این سندیکاها باید شعباتی در شهرهای مختلف داشته باشند تا در زمانی که تصمیم به اعتصاب گرفته میشود، با هم هماهنگ باشند. مانند معلمان که سال گذشته چندین بار اعتصابات سراسری برگزار کردند و باعث شدند تا صدایشان بیشتر پژواک پیدا کند.
از سوی دیگر برقرار ارتباط با انجمنهای کارگران و کنفدراسیونهای بینالمللی میتواند بازتاب اعتصابات و اعتراضات معیشتی را بلندتر کند و با توجه به اینکه به نظر میرسد برای حکومت تصویر خارجیاش بسیار مهم است، این فشارها در نهایت میتواند منجر به احقاق حقوق کارگران شود.