
انتقال صنایع آببر به جنوب ایران
مشکلات
ایران کشوری خشک است و طی سالهای اخیر تغییرات اقلیمی و البته سوءمدیریتها باعث شده تا وضعیت محیط زیست و آب در آن بحرانی شود. طی چند ساله اخیر کشاورزان در شهرهای مختلف بارها در اعتراض به قطعی آب ناشی از انتقال آن به شهرهای دیگر اعتراض کردند. حتی برخی از این اعتراضات به خشونت کشیده شد. این موضوع به وضوح نشان میدهد که ارزش آب این روزها بیش از هر چیزی است.
بسیاری تصور میکنند که مصرف بالای آب در بخش خانگی دلیل اصلی مشکل بیآبی در شهرهاست. این در حالی است که بررسیها نشان میدهد که کشاورزی مهمترین عامل مصرف آب است. روشهای منسوخ آبیاری و کشت محصولات آببر از دلایل عمده مصرف بالای آب در بخش کشاورزی است. اما بخش صنعت هم معضل دیگری است.
بسیاری از صنایع مادر و آببر ایران در استانها و شهرهای خشک ایران قرار دارد. اصفهان، یزد، خراسان و کرمان از جمله این استانها هستند.
روزنامه شرق در گزارشی به همین مطلب پرداخته است. در مطلبی با عنوان «صنایه آببر را میتوان به سواحل جنوبی منتقل کرد؟» آمده است: انتقادهای زیادی درباره احداث صنایع بزرگی مانند فولاد مبارکه و ذوبآهن و کارخانههای کاشیسازی در شهرهایی مانند اصفهان و یزد مطرح است؛ شهرهایی که حالا با بحران آب روبهرو شدهاند و شهری مانند اصفهان در حین بحران بیآبی، مهاجران زیادی را حتی برای کار در همین صنایع به خود جذب کرده است.
در واقع وجود این صنایه در استانهای یزد و اصفهان نه تنها خودشان آببر هستند، بلکه با جذب مهاجر، نیاز آب مصرفی خانگی را هم افزایش میدهند. آن هم در شرایطی که منایع آبی موجود این استان هماکنون هم نمیتوانند نیاز مردم این استانها را تامین کنند.
یکی از پیشنهادات جدی برای حل این مشکل، انتقال صنایع به جنوب کشور و نزدیکی دریاست. این سوال مطرح است که آیا میشود صنایعی مانند فولاد مبارکه و ذوبآهن و کارخانههای شهرهای کمآب را به نزدیک دریا منتقل کرد؟ آیا میتوان در ایران هم شهرهایی مانند دوبی و ابوظبی ایجاد و جمعیت مرکز ایران را به آنها منتقل کرد؟
محسن موسویخوانساری، کارشناس محیط زیست در گفتگو با شرق میگوید: مرکز فلات ایران شامل استانهای تهران، اصفهان، سمنان، کرمان، قم، یزد و خراسان است و حدود 40 میلیون نفر را در خود جا داده، بیشتر صنایع در این منطقه مستقر شده و جمعیت زیادی را به خود جذب کرده است. این در حالی است که ظرفیت اکولوژیکی منطقه توان تحمل این بارگذاری را ندارد.
به گفته او در این مناطق، منابع آب زیرزمینی استاتیک به نصف رسیده است و نمیتوان آینده خوبی برای این شهرها متصور شد. طبق پیشبینیها در یکی، دو دهه آینده این منطقه دچار خشکسالیهای شدید میشود و مهاجرتهای زیادی را از این شهرها شاهد خواهیم بود. انتقال آب از جنوب کشور هم نمیتواند راهگشای مشکل باشد؛ چراکه حجم بارگذاری صنعتی و جمعیتی بسیار زیاد است.
بر اساس مطالعاتی که در سال 1354 انجام شد، پیشنهاد شده بود تا برخی از صنایع به مکران در کنار دریای عمان منتقل شوند که به تبع آن میلیونها نفر هم دست به مهاجرت به مناطق جنوبی خواهند زد.
موسوی خوانساری در این مورد میگوید: نکته مهم این است که بپذیریم در 10 سال آینده جمعیت باید از فلات مرکزی به سمت سواحل دریا در جنوب برود. در کشورهای حاشیه دریا، 60 تا 70 درصد اقتصاد به دریا وابسته است، اما این رقم در مورد ایران حدود یک درصد است و نشان میدهد ما از امکانات موجود استفاده نکردهایم.
راهحل طرح
در این شرایط به نظر میرسد باید بر روی طرحهای جدی برای این انتقال کار کرد. کارشناسان و اندیشکدهها باید به بررسی هزینه این انتقال، مدت زمان، نتایج زیست محیطی و جامعهنشاسی آن بیشتر کار کنند و نتایج آن را برای بررسی افکار عمومی منتشر کنند. میتوان پروژههایی بر اسسا طرح انتقال صنایع به جنوب طراحی کرد و با جزُیات روی آن تحقیق کرد. یا بودجهای برای تحقیق در پایاننامهها به آن اختصاص داد.